پیش نویس

آسمان بار امانت نتوانست کشید ... قرعه فال به نام من دیوانه زدند

پیش نویس

آسمان بار امانت نتوانست کشید ... قرعه فال به نام من دیوانه زدند

پیش نویس

یادداشت هایی پراکنده در جستجوی رازها ، راز خلقت ، راز زندگی انسان ، هنر ، سیاست ، زندگی اجتماعی و قواعد بازی و سپس راز سکوت و همه این رازها ، اگرچه پراکنده ، مانند مهره های کوچک که بانخی در اتصال بهم ، تسبیح می شوند برای ستایش خالق

__________________________________________

پروردگارا ! باشد این شمع کوچکی که برافروخته ام ، نور پیدا کند و آنگاه که در تاریکی قرار گرفته ام، روشنم سازد

رازهای نگفته

آخرین نظرات
رازهای نگفته



نقل و کپی مطالب این تارنما ، بدون ذکر منبع ، شرعا جایز نیست و از اخلاق به دور است . وب شخصی علیرضا فلاح WWW.DRARF.IR

۲۰ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «رازهای نگفته» ثبت شده است

مهندس سید عزت الله ضرغامی ، سکان هدایت سازمان بزرگ صداوسیما را به دکتر محمد سرفراز سپرد.
خبر خیلی تازه نبود . خیلی ها در گمانه زنی های خود به آقای سرافراز رسیده بودند وبیشتر منتظر شنیدن این خبر بودند تا ...
آنوقت شوخی های معمول ما ایرانی ها بر بستر پیامک و این روزها شبکه های مجازی آغاز شد. الته ما ایرانی ها استاد این شیوه شوخی آنهم در چنین شرایطی هستیم !
عزت زیاد و سرافراز باشید ، دیگر عادی شده بود و حتی خود این دو بزرگوارنیز در مراسم تودیع و معارفه از این جملات استفاده کردند و دیگر سخنرانان نیز هم ...
در اینکه عزت الله ضرغامی در مدیریت 10 ساله خود موفق بوده یا نه ، عملکردش مورد رضایت بوده یا نه ، مورد بحث من نیست و از آنجایی که از پرسنل این سازمان هستم و چند سالی هم در بخشی از این سازمان در مرکز مازندران ، مدیریت کردم ، و در یک مقیاس بزرگتر می دانم که مدیریت بر چنین سازمان بزرگی یعنی چه و چه دشواری ها و سختی های طاقت فرسایی دارد که از دید عام پنهان ماند ه است ، اما یک شاخصه مثبت ، عالی و خوب در کنار سایر مشخصات و محسنات مهندس ضرغامی دیدم که برایم فوق العاده ارزشمند بود.
 مهندس به معنای واقعه ای کلمه مرد بود .
 این واژه برای ما ایرانیان مفهوم ارزشمند و بزرگی است . من فقط یک نمونه را مثال میزنم ،
 زمان پخش مسابقات والیبال بود که آقای علی مطهری نماینده  مجلس با تیزهوشی و تیز بینی ! توانست شاهد پخش چند فریم  – کسری از ثانیه تصویر چند زن خارجی در میان تماشاگران شود که به زعم او حجاب مناسیی نداشتند!
 قشقرقی بپا شد که بیا و ببین . به همان هیجانی مسابقات والیبال آنهم در میان جامعه وحتی در صحن مجلس !
آقای ضرغامی از مدیر شبکه نخواست که کارگردان پخش و یا سایر کارمندان دخیل در پخش مسابقات را اخراج کند یا توبیخ نماید چون آنها مرتکب خطایی نشده بودند . تصاویر با تاخیر 15 الی 30 ثانیه پخش می شد و هر لحظه امکان اشکال فنی وجود دارد و یا در رفتن تصویر از دست کارگردان پخش که مشغول سوییچ است!
 اتفاقات در برنامه های زنده طبیعی هست و مهندس ضرغامی بهتر از هر کسی این را میدانست .
 او در مقابل هجمه بزرگ ، سفت وسخت ایستاد و به دفاع از همکاران پخش خود ، توضیحات مبسوط و فنی و متقن ارائه داد و تا آخر ماجرا نیز پای همکارانش ایستاد .
اینرا مقایسه کنید با مدیر مجموعه ای که تا اتفاقی می افتد و اتهامی به مجموعه وارد میشود بلا فاصله زیر دستان را متهم میکند و حتی شاید خانواده ای را از نان خوردن بیندازد !
اینرا مقایسه کنید با مدیری که خودش به قطع یقین مشکل دارد و برای لا پوشانی مشکل خود زیر دست را متهم می کند وبا افتخار به بالا دستی خود گزارش می کند که خاطی را به اشد مجازات محکوم کرده است .
 یا اینرا مقایسه کنید با مدیری که اگر از بالای سرش یک کلاغ ، غاری بکند ، او بواسطه مشکلات عدیده خود ، خودش این غار یک کلاغ راتبدیل به غار غار 40 کلاغ میکند و باعدم تدبیر، دست به اقداماتی میزند که باید فردای قیامت پاسخگو باشد . گو اینکه نتیجه خیلی از افعال آدمی در این دنیا هم به او یا به خانواده اش باز میگردد.
 قطع به یقین این مدیر خودش دچار انواع واقسام انحراف است و برای سر پوش گذاشتن بر انحرافات خود ، کوچکترین اشتباه کارمند خود را  آگراند می کند وباحرکت ناشایست خود سعی در تطهیر خود دارد.
 آنهایی که مدیریت کردند میدانند حمایت و پشتیبانی مدیر مافوق از مدیر زیر دست یعنی چه ویا زیر پانهادن یک مدیر ونیروی زیر دست چه معنی دارد !
 آقای مهندس ضرغامی به معنی واقعی کلمه مرد بود و بارها در حوادث واتفاقات متعدد سازمان ، پشت همکاران و مدیرانش ایستاد وحتی زمانی که نمایندگان یک استان برای عزل مدیر کل یک مرکز به نزد او رفتند ، کت خود را روی صندلی انداخت و به شوخی گفت :
فلانی را بی خیال شوید حالا بفرمایید از استان چه خبر!؟
حرکت کت کندن مهندس برای مدیر زیر دست ، هنوز ورد زبان خیلی از همکاران آن مرکز است .
اگر چه متاسفانه بعضی از مدیران زیر دست ایشان ذره ای از این خصلت مردانه را به عاریه نگرفتند وبیشتر آدم را به یاد موجودی می اندازند که وقتی زیر پایش را داغ نمایند ، بچه در بغل خود را زیر پا میگذارد و رویش می ایستد تا خودش را نجات دهد !
بله . تصورش خیلی سخت است ولی میمون تنها حیوانی است که این کار رامیکند!!! / 418

  • علیرضا فلاح

همایش با شکوه شیعیان در اربعین حسینی .
عده زیادی از برادران اهل سنت که دوست داراهل بیت ( ع ) و سید الشهدا بودند نیز در این مراسم حظور داشتند.
حظور عاشقان مسیحی امام حسین ( ع ) نیز در این مراسم مشهود بود.
سردارقاسم سلیمانی فرمانده دلیر ایرانیان ، امیر سپاه ایران و عراق بود.
محمد باقر قالیباف ، شهردار کربلا بود.
چنان امنیتی در منطقه برقرار شد که همه حتی  ... به حیرت افتادند.
سردار سلیمانی طی پیامی به سر کردگان داعش و حامی اصلی آن ، تهدید کرد که اگر قطره خونی از دماغ زائری ریخته شود ، پرچم سرخ کربلا را به پرده شریف ، مقدس و سیاه کعبه متصل می کنیم و نماز جماعت را در بقیع اقامه می کنیم .
وفتی بشود چنین جمعیت عاشقی را گرد هم آورد ، تعغیرساختار و  معادله در منطقه و خاور میانه خیلی سخت نیست . مطمئنا  اینرا آمریکا و اسرائیل و عربستان می فهمند . نمی فهمند !؟
مذهب مترقی شیعه ، علویان عاشق علی (ع) ، پس از شاه اسماعیل و دوران طلایی صفویه ، بار دیگر و این بار قدرتمندانه تردر کشور امام زمان (ع) پرچم قیام را بر افراشتند.

****
اینها و تصاویری که منتشر و دیده می شد ، مایع غرور و افتخار بود.
می پرسیدم :
نمی بینند ؟ از بغض و کینه نمی میرند ؟
در این بین کینه و بغض العربیه به نماینده گی از ... در مقابل همایش بزرگی که حتی نگاه کردن به این جمعیت آن هم نفس‌گیر است ، در نوع خود جالب بود!
 نگاهی به عنوان خبر و عکس منتشر شده ، هر گونه شرحی را بر آن بی اثر می کند !!

دبی - العربیه.نت فارسی
منابع رسمی و امنیتی روز جمعه ۱۲ دسامبر اعلام کردند که در اثر ازدحام جمعیت در گذرگاه مرزی میان ایران و عراق برای مشارکت در مراسم احیای اربعین حسینی، چهار زائر شیعه جان خود را از دست دادند.

دبی-العربیه.نت فارسی
فارس حران شاعر شیعه عراقی و رئیس انجمن شعرا و ادبای شهر نجف، نسبت به برگزاری مراسم لعن خلفای مسلمان در شهر کربلا توسط گروهی از زائران ایرانی، اعتراض کرد. / 417

  • علیرضا فلاح


گزارش روزنامه آمریکایی از پیاده‌روی میلیونی زائران اربعین


این یکی از زیباترین گزارشاتی هست که تاکنون در مورد اربعین و راهپیمایی با شکوه آن خواندم.
روزنامه آمریکایی «هافینگتون پست» تیتر گزارش جدید و نسبتا طولانی خود را که درباره اربعین منتشر کرده، این‌گونه تنظیم کرده است: «بزرگترین سفر زیارتی در راه است، چرا تا حال از آن نشنیده‌اید؟»
 خیل عظیم چند ده میلیونی شیعیانی که به عشق سالار شهیدان حسین علیه‌السلام موطن خود را رها کرده تا پای پیاده در روز اربعین به بارگاه آن امام مظلوم عرض ارادت کنند، توجه بسیاری از رسانه‌های غربی را به خود جلب کرده است. یکی از این نشریات معتبر که درباره این رویداد بی‌سابقه گزارشی نوشته، «هافینگتون پست» است.
 در زیر ترجمه مطلبی را که «سیدمهدی المدرسی» روحانی معروف و مدرس الهیات برای این وب‌سایت خبری نوشته،‌ می‌خوانید:

  • علیرضا فلاح

امروز رفتم پی گیر ساعت پخش برنامه " رازهای نگفته " شوم ، گفتند هفته دفاع مقدس تمام شد !
عجب !
یک هفته ، هر روز برای هفته دفاع مقدس برنامه " رازهای نگفته " را روی آنتن داشتم .
هم یادم رفت اطلاع رسانی کنم ، هم یادم رفت که هفته دفاع مقدس کی تمام شد !
یا خیلی سرم بابت این برنامه شلوغ بود یا آلزایمر به سراغ زیر 50 ساله ها هم می آید !
اما چه زود تمام شد!؟
چنان دور و چنین نزدیک ... / 411

  • علیرضا فلاح
 لطف خدا بار دیگر شامل حال من شد که فرصت کردم برنامه " رازهای نگفته " را شروع کنم.
در این دوره جدید ، تا حالا 6 برنامه را ضبط کردم و همزمان مشغول تدوین آن هستم .
پخش آن احتمالا از پنج شنبه هفته آتی شروع می شود.
هنگام ضبط یک حس و حال وجود دارد و به وقت تدوین یک حس و حال دیگر ...
لذت خاصی دارد . 4 تا 5 سال از این لذت مقدس ، بواسطه مدیریت در سازمان ، دور بودم / 401
 
  • علیرضا فلاح
 خیلی دوست داشتم ادامه بدهم ، ولی نشد ... مشغله زیاد ، بعدش  به روز کردن وبلاگ (رازهای نگفته) اجازه نمی دهد که ادامه بدهم .... (حیات نو) را خیلی دوست داشتم. نوع مطالب  ، قالب خاص ،و حس خاصی که ایجاد می کرد ،  به هر حال  چون همه یاد داشتهای وبلاگ (حیات نو )در بخش" حیات نو "در وبلاگ(رازهای نگفته)هم درج می شود ، این آخرین  یادداشت  این وبلاگ خواهد بود .

خوانندگان عزیز  وبلاگ ( حیات نو )را ارجاع می دهم به وبلاگ (رازهای نگفته) ، پس از مدتی ، وبلاگ  (حیات نو )حذف خواهد شد.  

_______________________________________________

با این یادداشت پایانی ، 7 یادداشت برای  " حیات نو " نوشتم .

از این پس مطالبی که با این موضوع ارتباط دارد ، در همین وبلاگ ، با موضوع حیات نو درج خواهد شد. 

              

  • علیرضا فلاح

تحت هیچ شرایطی تکلیف از انسان آزاده ساقط نیست. اینکه تنها بشود ، کسی نباشد و پشتش خالی شود و یا ناجوانمردانه از پشت خنجر بخورد  ، هیچکدام از اینها تکلیف را ساقط نمی کند ، اگر چنین بود (العیاذ به الله) کار علی (ع)  ، حسن (ع)  ، حسین(ع) و... اشتباه بود. / 22

1385.6.13

  • علیرضا فلاح

به عنوان نمونه ما همه می دانیم که نوروز یک انتخاب خوب از سوی ایرانیان بوده، به این معنی که بهترین ایام سال را از نظر اعتدال طبیعت برای گردش و تفریح و دید و بازدید انتخاب کرده اند. اما اگر همین نوروز را به سبب تعصب نژادی به دیده افراط بنگریم و مانند آقای مشائی بگوییم نوروز یکی از شعائر الهی است و سخن از "منشور نوروز" به میان آوریم و از دوازده رئیس جمهور از جمله پادشاه اردن که مردمش علیه او تظاهرات می کنند برای برگزاری مراسم ویژه در تخت جمشید دعوت به عمل آوریم، مراسمی که یادآور جشنهای 2500 سال شاهنشاهی ایران در سال 1355 است، و هزینه هنگفتی را که با سادگی و تجمل ناپذیری نوروز در تضاد است صرف کنیم، این امر حکایت از خوابهایی دارد که برای انحراف انقلاب اسلامی دیده اند.

                                                                                                    

  • علیرضا فلاح

 

حرکت در کوچه پس کوچه های ناشناخته ، لذت خاصی دارد ، در جستجو جوی رازها بودن و گشودن راز، لذتی مضاعف .

از اولین روزهایی که وارد صدا و سیما شدم و فیلم سازی شخصی را رها نمودم ، سعی کردم خودم را با قاعده بازی وقف بدهم و برای رسانه برنامه بسازم . بدین ترتیب مجموعه مستند گزارشی (رازهای نگفته ) شکل گرفت . برنامه ای ساده ، صمیمی که در قالب یک گفتگوی عادی ، در جستجوی ناگفته هایی خاص بود .

علاقمندی به سید شهیدان اهل قلم ، آوینی بزرگ - تقلید حتی ناشیانه - از اثر بی نظیر و بی بدیل او روایت فتح را اجتناب ناپذیر ساخت .

رازهای نگفته در چند مجموعه توسط خودم و سپس توسط یکی از دوستانم ساخته و پخش شد و مخاطبین خاص خود را جذب نمود و بعضاً مورد تشویق و تقدیر قرار گرفت .

تقدیر و سپس تکلیف این بود که برنامه سازی را رها سازم و مسوولیت حوزه سیمای صدا و سیمای مرکز مازندران  را به عهده بگیرم . اما شعله این عشق ، شاید کم سو ولی خاموش نشدنی بود .

بقول  تصویربردار  این مجموعه ، آقای  قاسم پور ، هراز چند گاهی به بهانه این برنامه از دنیای پر تلاطم و بعضاً خسته کننده پیرامون ، رها می شدیم و دل به رازهای حبس شده در سینه ی ، عاشقان دل سوخته می دادیم و اگر دل سنگ نبودیم اشک می ریختیم و دلتنگی را فراموش می کردیم .

برنامه رازهای نگفته ، بی تکلف بود و افشا کننده رازها، بی هیچ آداب و ترتیبی وهر چه می خواست  دل تنگش می گفت .

اگر چه ساخت برنامه بواسطه پذیرفتن مسولیت، دیگر برایم اندکی دشوار شد ولی این وبلاگ به یاد آن برنامه و در راستای هدف اصلی و شخص خودم شکل گرفت و آن را درفضای مجازی پی گرفت .

سالهاست که قلم می زنم ، یاد داشت های روزانه ، نقد فیلم ، تحلیل های سیاسی ، فیلم نامه ، قصه ، طرح رمان و حتی جسارت می کنم و شعر و غزل می سرایم اگر چه خام وابتدایی و هرگاه فرصتی دست دهد، به سخنرانی دعوت شَوم ، همانند رازهای نگفته ، در مورد موضوعات همراه با امثال و حکم و قصه و روایات صحبت پراکنده دارم که در پایان سخن ، هرگاه نخی از میان این پراکنده ها رد شود ، که می شود ،آنگاه ،راز آشکار می گردد. / 02

  • علیرضا فلاح

هوالحق


 آسمان بار امانت نتوانست کشید                  قرعه فال به نام من دیوانه زدند .

اولین راز، خلقت انسان

 چه بود آنچه راکه در راز خلقت انسان ،خداوند می دانست و فرشته گانش نمی دانستند ؟ و چه زیبا 

حضرت شمس الدین  محمد حافظ  شیرازی  تبیین فرمودند این راز را ؛

یاد داشت های پراکنده ، در جستجوی  این رازها ، راز خلقت ، راز زندگی انسان ، هنر ، سیاست ،

زندگی اجتماعی و قواعد بازی وسپس  راز سکوت و همه این رازها ، اگرچه پراکنده ، مانند مهره های 

کوچک که با نخی در اتصال بهم ، تسبیح می شوند برای ستایش خالق . / 01


 

  • علیرضا فلاح