پیش نویس

آسمان بار امانت نتوانست کشید ... قرعه فال به نام من دیوانه زدند

پیش نویس

آسمان بار امانت نتوانست کشید ... قرعه فال به نام من دیوانه زدند

پیش نویس

یادداشت هایی پراکنده در جستجوی رازها ، راز خلقت ، راز زندگی انسان ، هنر ، سیاست ، زندگی اجتماعی و قواعد بازی و سپس راز سکوت و همه این رازها ، اگرچه پراکنده ، مانند مهره های کوچک که بانخی در اتصال بهم ، تسبیح می شوند برای ستایش خالق

__________________________________________

پروردگارا ! باشد این شمع کوچکی که برافروخته ام ، نور پیدا کند و آنگاه که در تاریکی قرار گرفته ام، روشنم سازد

رازهای نگفته

آخرین نظرات
رازهای نگفته



نقل و کپی مطالب این تارنما ، بدون ذکر منبع ، شرعا جایز نیست و از اخلاق به دور است . وب شخصی علیرضا فلاح WWW.DRARF.IR

۲۶ مطلب با موضوع «ازنگاه دیگران» ثبت شده است


گزارش روزنامه آمریکایی از پیاده‌روی میلیونی زائران اربعین


این یکی از زیباترین گزارشاتی هست که تاکنون در مورد اربعین و راهپیمایی با شکوه آن خواندم.
روزنامه آمریکایی «هافینگتون پست» تیتر گزارش جدید و نسبتا طولانی خود را که درباره اربعین منتشر کرده، این‌گونه تنظیم کرده است: «بزرگترین سفر زیارتی در راه است، چرا تا حال از آن نشنیده‌اید؟»
 خیل عظیم چند ده میلیونی شیعیانی که به عشق سالار شهیدان حسین علیه‌السلام موطن خود را رها کرده تا پای پیاده در روز اربعین به بارگاه آن امام مظلوم عرض ارادت کنند، توجه بسیاری از رسانه‌های غربی را به خود جلب کرده است. یکی از این نشریات معتبر که درباره این رویداد بی‌سابقه گزارشی نوشته، «هافینگتون پست» است.
 در زیر ترجمه مطلبی را که «سیدمهدی المدرسی» روحانی معروف و مدرس الهیات برای این وب‌سایت خبری نوشته،‌ می‌خوانید:

  • علیرضا فلاح
دشمنانت را فراموش کن !

تنها کسی که می تواند تورا به خاک سیاه بنشاند ،

یک دوست کاملا مورد اعتماد است . / 404

  • علیرضا فلاح

چشمه آب حیات

۲۱
فروردين
جان هایتان از رنج گرسنگی در عذاب است
با آنکه میوه دانش
فراوان تر از سنگ های دره هاست

قلب هایتان
از تشنگی می پژمرد، با آنکه
چشمه آب حیات
گرد خانه هایتان جاریست
چرا از آن نمی نوشید !؟

دریا جزر و مدش را دارد
ماه بدر کامل و هلالش را
و زمان ، زمستان و تابستانش را
و همه چیز
چونان سایه خدایی زاده شده
-  گردان میان زمین و خورشید -
نه در تعغیر است، نه در گذر ،
پس چرا
در تلاشید که چهره اش را زشت جلوه دهید ؟

جبران خلیل جبران / 399

  • علیرضا فلاح
سید‌یاسر جبرائیلی در فارس نوشت ،

هر فردی که تجربه مدیریت یک سازمان 200 نفره را هم داشته باشد، نیک می داند که توزیع متمرکز کالا و هدایا به افراد، علاوه بر ایجاد اخلال در روند عادی امور و فلج کردن سازمان در زمان توزیع، صف‌های طویلی پشت باجه توزیع شکل می دهد که نه صحنه های زشت آن و نه حواشی حضور در «صف»، قابل کنترل نیست. شاید برای کارمندان آن سازمان، ماجرا در همان روز توزیع خاتمه یابد، اما در نظر مراجعه کنندگان یا میهمانان و ناظران بیرونی، «تصویر عمومی» آن سازمان، مدیران و کارکنانش ملکوک خواهد شد.

در مثال سازمان، اگر وضعیت فوق الذکر منجر به خدشه دار شدن اعتبار عمومی سازمان و کارمندان در نگاه ناظر بیرونی می شود، درباره یک کشور، وضعیت های مشابه منجر به خدشه دار شدن تصویر عمومی کشور(Country Image) در محیط بین المللی می شود. صف های طویل مردم که طراحان سبد کالا برای ارائه مقداری برنج و مرغ و تخم مرغ شکل دادند و تصاویر ناراحت کننده آن منتشر شد، اگر نخستین حسی که در وجود ناظران داخلی و حاضران در صف‌ها ایجاد کرد «حس حقارت» بود، برای ناظران و بازیگران بین المللی، پیام هایی مخابره کرد که راقم این سطور از تحریر آنها اکراه دارد. اگر این ماجرا یک استثنا بود، می شد آن را حمل بر «بی تدبیری» کرد و از کارشناسان خواست به نقد «چگونگی» توزیع کالا بپردازند؛ اما مخابره سیستماتیک (تکرار شونده) چنین پیام هایی به دشمن، اجازه تقلیل ماجرا به یک بی تدبیری صرف را نداده و ما را ملزم به بررسی «چرایی»‌ این اقدام می کند.

در علم روابط بین الملل مشهور است که دولت‌ها هیچ گاه ارزیابی اطلاعاتی دقیقی از وضعیت قدرت یکدیگر ندارند و همین «احتمال خطای محاسبه»، آنان را در برگزیدن ابزارهای مختلف نیل به اهداف سیاست خارجی دچار تردید می کند. در راستای همین امر، دولت ها معمولا برای افزایش ضریب خطای محاسباتی رقبا، سعی دارند در محیط بین المللی تصویر عمومی قدرتمند و بی نقصی از خود به نمایش بگذارند. این تلاش، در شرایطی که دو دولت در حالت مخاصمه، شبه مخاصمه و یا مذاکره قرار دارند، صد چندان می شود.

در شرایط کنونی که دولت محترم در حال مذاکره با دشمن برای اثبات صلح آمیز بودن فعالیت های هسته ای است، طرف غربی علی رغم ضعف‌های عدیده‌ای که در حوزه های مختلف قدرت دارد، نه تنها ضعفی از خود نشان نمی دهد، بلکه پیوسته در حال تظاهر به قدرتی فراتر از واقعیت سطح قدرت خویش است. تهدید ایران به حمله نظامی، عمده ترین شکل این تظاهر به قدرت است که هرچند در محیط‌های آکادمیک و اتاق های فکر، با توجه به وضع کنونی ایالات متحده به عنوان طنز بدان نگریسته می شود، اما واشنگتن از قصد خود برای تحمیل گزینه نظامی به محاسبات طرف ایرانی، عقب نشینی نمی کند. آمریکایی ها خوب می دانند و به زبان هم آورده اند که «دیپلماسی در خلا عمل نمی کند و موفقیت یک کشور در عرصه دیپلماسی به قدرت آن وابسته است»، لذا طبیعی است که درباره سطح قدرت خود اغراق نمایند. اما در مقابل این اغراق، در کمال تعجب طرف ایرانی نه تنها میزان قدرت خود را بزرگنمایی نمی‌کند، بلکه به طرز غیرقابل باوری دقیقا متناسب با حوزه های ابراز قدرت طرف مقابل، به صورت غیرواقعی اظهار ضعف کرده و کشور را ضعیف تر از آنچه هست نشان می‌دهد! اگر آمریکا از تحریم اقتصادی سخن می گوید، برخی «خزانه خالی» را تکیه کلام خود می‌کنند؛‌ اگر دشمن و طرف مذاکره تهدید به حمله نظامی می کند، جناب آقای ظریف وزیر محترم امور خارجه در اظهار نظری به دور از واقعیت، می‌گویند «آمریکا اگر بخواهد می‌تواند در عرض 10 دقیقه تمامی تاسیسات هسته‌ای و استراتژیک ایران را نابود کند»؛‌ اگر آمریکا می گوید اثر تحریم ها ایران را به میز مذاکره آورده است، بخش دیگری از سیستم اجرایی با به صف کشیدن مردم برای دریافت مرغ و برنج، برای ادعای دشمن مستندسازی می کند!

همانطوری که پیشتر گفته شد، متاسفانه تکرار سیستماتیک مخابره پیام ضعف به دشمن، ماجرای توزیع سبد کالا را از سطح یک مسئله اجرایی به یک مسئله امنیت ملی ارتقا داده است. نگرانی دوستداران دولت این است که اگر درباره سطح قدرت ایران اغراق نمی شود، چرا واقعیت های قدرت ایران تقلیل داده شده و یا پیام‌های ضعف به دشمن مخابره می‌شود؟

 شاید واقعا در پس این موضع گیری ها و اقدامات، چیزی جز بی‌تدبیری و فقر اطلاعاتی نبوده و حتی تکرار سلسله‌وار این اشتباهات نیز، صرفا یک تصادف -هرچند نادر- باشد؛ اما به نظر می رسد با توجه به تاکیدی که دولت محترم بر کرامت انسانی و عزت ملی و همچنین موفقیت در مذاکرات هسته‌ای دارد، ضروری است حساسیت ویژه‌ای نسبت به این گونه امور به خرج داده شود. در صورتی که تعمدی در پس این خطاهای راهبردی باشد، بی‌تردید باید از وجود یک برنامه مشخص برای تخریب وجهه دولت در میان مردم و تلاش برای عدم موفقیت آن در عرصه بین المللی سخن گفت؛ لذا از ریاست محترم جمهور جناب حجت الاسلام روحانی انتظار می‌رود تیمی خبره را مامور بررسی پشت پرده این «سلسله اقدامات قابل تامل» کرده و دستور ویژه ای برای جلوگیری از تکرار موارد مشابه صادر نمایند.

خب اگر در گذشته به احمدی نژاد انتقاد می کردیم (1) این انتقاد آقای جبرائیلی نیز جای تامل دارد ! / 394

_______________________________________

1 - عکسی که می تواند موجب شرمنده گی ما شود!

  • علیرضا فلاح


تصویری که در سال 1998 زیباترین و دردناکترین عکس تاریخ شد.
هند ، آپارتمانی که در آتش و دود گرفتار شده ، و مادری که برای حفظ جان دختر بچه اش او را از پنجره بیرون نگه داشته تا با دود ناشی از آتش خفه نشود.
متاسفانه مادر این کودک بعد از مدتی بعلت خفگی از دود آتش جان سپرد اما نکتهء شگفت انگیز اینجاست که مادر بعد از مرگش بچه رو رها نکرده و ماموران آتش نشانی تونستن بچه رو صحیح و سالم با آن ارتفاع به زمین بیاورند. / 393

پ.ن : این عکس و مطلب توی پوشه وبلاگم بود از خیلی وقت پیش . هیچوقت نتوانستم از کنار آن به ساده گی بگذرم . شاید خبر صرف باشد و من کپی پیس کردم اما ...
نمی دانم !
هنوز گیجم با دیدن این عکس و بازنشر آن !
نه برای فداکاری این مادر، که خب هر مادری این کار را می کند حتما ، بیشتر از این بابت که ما فرزندان چقدر ... ببخشید ما داریم چه می کنیم !؟ / 393

  • علیرضا فلاح
حکیمی پسران را پند همی داد که جانان پدر!
هنر آموزید که ملک و دولت دنیا اعتماد را نشاید و زر در سفر برمحل خطرست یا دزد به یک بار ببرد یا خواجه به تفارق بخورد.
اما هنر چشمه زاینده است و دولت پاینده و گر هنرمند از دولت بیفت ، غم نباشد که هنر در نفس خود دولت است.
هر کجا رود قدر بیند و در صدر نشیند
و بی هنر لقمه چیند و سختی بیند. / 382

  • علیرضا فلاح
تا چهل سالگی که مغزم خوب کار می‌کرد به ریاضیات و پژوهش پرداختم .
 از چهل تا شصت سالگی که ذهنم ضعیف شده ‌بود به فلسفه روی آوردم و در اواخر که به‌کلی کله‌ام کار نمی‌کرد به سیاست !

***
این هم جمله معروف برتراند راسل ، در پاسخ دوستی که ازمن پرسید ، چرا مدتهاست که مطلب سیاسی نمی نویسی !؟ یعنی یک ماه قبل از انتخابات ریس جمهوری تا حالا !!
برادر من  !
به
شصت سالگی نرسیدم !!
( این برادرمن ، با کسره حرف ب ،
به لحن آقای شجاعی نماینده مردم ساری خوانده شود ) / 381

  • علیرضا فلاح
به کوچه ای وارد میشدم که پیرمردی از آن خارج میشد.

پیر مرد گفت:

نرو بن بست است.

گوش نکردم ورفتم، بن بست بود!!!

برگشتم ، به سر کوچه ...

اما پیر شده بودم.. / 374

  • علیرضا فلاح


پوتین رئیس جمهور روسیه:

با عنایات به مطالعاتی که من درباره مسیح داشته ام در ملاقات با رهبر ایران تمام ویژگی های نوشته شده برای مسیح را در آیت الله خامنه ای دیدم و برایم متجلی شد.
حکیم بزرگی در ایران نشسته است که به ذهن من خطور نمی کرد او تا به این حد همه جانبه نگر باشد.
او حکیم و دانشمندی است که تصمیم گیری و تنظیم سیاست ایران با اوست و با وجود درایت و هوش سرشار ایشان هیچ خطری متوجه ایران نمی شود.
من در ملاقات با ایشان معنای واقعی قانون اساسی جمهوری اسلامی و مفهوم ولایت فقیه و ولایت علمای دینی را که شنیده بودم، فهمیدم.
/ 373

  • علیرضا فلاح
با من چه کار داشتی که راهم را بستی؟

مرحوم میرزا اسماعیل دولابی، عارف معاصر درباره برخی علل گرفتاری‌ها برای بشر فرمودند:

هر وقت در زندگی‌ات گیری پیش آمد و راه‌بندان شد بدان خدا کرده است! زود برو با او خلوت کن بگو با من چه کار داشتی که راهم را بستی؟

هر کس گرفتار است در واقع گرفتار یار است. / 369

  • علیرضا فلاح