نوروز جهانی تر می شود
روزنامه جام جم با این عکس و نوشتاری با همین عنوان [1] به استقبال نوروز رفت .
اما چقدر دیر به جهانی شدن فرهنگ و تمدن خود فکر می کنیم ؟
بعداز آنکه مفاخر ما را ، فرهنگ ما را ، حتی بازیهای ما را به نام خود ثبت جهانی کرده اند ، تازه به یاد ما آمد که ...
مدتی قبل که شب یلدا را به نام خود ثبت نمودند ، ما اعتراض کردیم که به نظر من این اعتراض وارد نبود !
ما کجا به شب یلدا پرداختیم که حالا از مفارقت آن ، اندوهگین باشیم ؟
ما چقدر درست فرهنگ سازی کردیم و فرهنگ و خرده فرهنگ های خود را شناساندیم و از آغشته و ممزوج شدن آن به فرهنگ های بیگانه جلوگیری کردیم که حالا وقتی با سنتی عجیب و غریب در حد شتر گاو پلنک [2] روبرو می شویم ، آنرا از بیخ تکفیر می کنیم و طرد !
همین چهارشنبه سوری ، آن وقت ها که اینجوری نبود . آتش کوچکی درست می کردیم و از روی آن می پریدیم و آش چهارشنبه سوری می خوردیم و شادی می کردیم .
نیامدیم از این سنت خود درست حفاظت کنیم ، آغشته شد به ترقه و فشفشه و اخیرا بمب دست ساز و فردا پس فردا در حد موشک بالستیک و بمب اتمی !
رمانتیک هایش هم رفتند سراغ بالن برادران چینی ما که آنرا هوا کنند و آرزوهایشان را به باد بسپارند !
این چهارشنبه سوری ما بود !؟
حالا که اینجوری آغشته شده ، باید صورت مسئله را پاک کرد و آنرا حذف نمود و اجازه داد که دیگران آنرا به نام خود ثبت جهانی کنند ؟
یکبار در گذشته در یک برنامه تلوزیونی به همراه آقای شجاعی مدیر کل آن زمان صداوسیمای مرکزمازندران به این نکته اشاره کردم که :
وقتی تار و سه تار را از دست بچه هایمان گرفتیم ، گیتار در دستشان قرار گرفت !
وقتی رستم و اسفندیار را از آنها گرفتیم ، هرکول قد علم کرد !
وقتی تخت جمشید را به حاشیه راندیم ، آکروپلیس از دل خاک سر برآورد ...
فکر کنم تا همین جا کافی باشد ! / 425
- ۲ نظر
- ۲۶ اسفند ۹۳ ، ۱۵:۱۰
- ۵۲۹ نمایش