این موضوع را به کسی نگویید !
۲۱
مرداد
یکی از روزهای ماه مبارک رمضان ، دخترم نامه ای برای من نوشت و روی میز کارم گذاشت که با خواندن آن اشک از دیده گانم جاری شد .
باسمه تعالی
امروز 2 رکعت نماز شکر خواندم و خدا را شکر کردم برای نعمت هایش
داشتم قرآن می خواندم در یکی از آیاتش نوشته مومنان و درستکاران کسانی اند که مال خود را با مستمندان تقسیم نمایند وازآن جا که من 6000 تومان بیشتر نداشتم تصمیم گرفتم که یک هزار تومانی تمیز در این نامه بگذارم تا که اگر شما انسان مهتاجی را دیدید این را به او بدهید
" چون خجالت می کشیدم اینها را برایتان بگویم برایتان نوشتم "
" لطفا این پول را به انسان نیازمندی بدهید! "
این موضوع را به کسی نگویید! "
باسمه تعالی
امروز 2 رکعت نماز شکر خواندم و خدا را شکر کردم برای نعمت هایش
داشتم قرآن می خواندم در یکی از آیاتش نوشته مومنان و درستکاران کسانی اند که مال خود را با مستمندان تقسیم نمایند وازآن جا که من 6000 تومان بیشتر نداشتم تصمیم گرفتم که یک هزار تومانی تمیز در این نامه بگذارم تا که اگر شما انسان مهتاجی را دیدید این را به او بدهید
" چون خجالت می کشیدم اینها را برایتان بگویم برایتان نوشتم "
" لطفا این پول را به انسان نیازمندی بدهید! "
این موضوع را به کسی نگویید! "
پیش خودمان بماند. / 366
- ۹ نظر
- ۲۱ مرداد ۹۲ ، ۰۵:۴۵
- ۲۵۵ نمایش