پیش نویس

آسمان بار امانت نتوانست کشید ... قرعه فال به نام من دیوانه زدند

پیش نویس

آسمان بار امانت نتوانست کشید ... قرعه فال به نام من دیوانه زدند

پیش نویس

یادداشت هایی پراکنده در جستجوی رازها ، راز خلقت ، راز زندگی انسان ، هنر ، سیاست ، زندگی اجتماعی و قواعد بازی و سپس راز سکوت و همه این رازها ، اگرچه پراکنده ، مانند مهره های کوچک که بانخی در اتصال بهم ، تسبیح می شوند برای ستایش خالق

__________________________________________

پروردگارا ! باشد این شمع کوچکی که برافروخته ام ، نور پیدا کند و آنگاه که در تاریکی قرار گرفته ام، روشنم سازد

رازهای نگفته

آخرین نظرات
رازهای نگفته



نقل و کپی مطالب این تارنما ، بدون ذکر منبع ، شرعا جایز نیست و از اخلاق به دور است . وب شخصی علیرضا فلاح WWW.DRARF.IR

۱۷ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «احمدی نژاد» ثبت شده است

سید‌یاسر جبرائیلی در فارس نوشت ،

هر فردی که تجربه مدیریت یک سازمان 200 نفره را هم داشته باشد، نیک می داند که توزیع متمرکز کالا و هدایا به افراد، علاوه بر ایجاد اخلال در روند عادی امور و فلج کردن سازمان در زمان توزیع، صف‌های طویلی پشت باجه توزیع شکل می دهد که نه صحنه های زشت آن و نه حواشی حضور در «صف»، قابل کنترل نیست. شاید برای کارمندان آن سازمان، ماجرا در همان روز توزیع خاتمه یابد، اما در نظر مراجعه کنندگان یا میهمانان و ناظران بیرونی، «تصویر عمومی» آن سازمان، مدیران و کارکنانش ملکوک خواهد شد.

در مثال سازمان، اگر وضعیت فوق الذکر منجر به خدشه دار شدن اعتبار عمومی سازمان و کارمندان در نگاه ناظر بیرونی می شود، درباره یک کشور، وضعیت های مشابه منجر به خدشه دار شدن تصویر عمومی کشور(Country Image) در محیط بین المللی می شود. صف های طویل مردم که طراحان سبد کالا برای ارائه مقداری برنج و مرغ و تخم مرغ شکل دادند و تصاویر ناراحت کننده آن منتشر شد، اگر نخستین حسی که در وجود ناظران داخلی و حاضران در صف‌ها ایجاد کرد «حس حقارت» بود، برای ناظران و بازیگران بین المللی، پیام هایی مخابره کرد که راقم این سطور از تحریر آنها اکراه دارد. اگر این ماجرا یک استثنا بود، می شد آن را حمل بر «بی تدبیری» کرد و از کارشناسان خواست به نقد «چگونگی» توزیع کالا بپردازند؛ اما مخابره سیستماتیک (تکرار شونده) چنین پیام هایی به دشمن، اجازه تقلیل ماجرا به یک بی تدبیری صرف را نداده و ما را ملزم به بررسی «چرایی»‌ این اقدام می کند.

در علم روابط بین الملل مشهور است که دولت‌ها هیچ گاه ارزیابی اطلاعاتی دقیقی از وضعیت قدرت یکدیگر ندارند و همین «احتمال خطای محاسبه»، آنان را در برگزیدن ابزارهای مختلف نیل به اهداف سیاست خارجی دچار تردید می کند. در راستای همین امر، دولت ها معمولا برای افزایش ضریب خطای محاسباتی رقبا، سعی دارند در محیط بین المللی تصویر عمومی قدرتمند و بی نقصی از خود به نمایش بگذارند. این تلاش، در شرایطی که دو دولت در حالت مخاصمه، شبه مخاصمه و یا مذاکره قرار دارند، صد چندان می شود.

در شرایط کنونی که دولت محترم در حال مذاکره با دشمن برای اثبات صلح آمیز بودن فعالیت های هسته ای است، طرف غربی علی رغم ضعف‌های عدیده‌ای که در حوزه های مختلف قدرت دارد، نه تنها ضعفی از خود نشان نمی دهد، بلکه پیوسته در حال تظاهر به قدرتی فراتر از واقعیت سطح قدرت خویش است. تهدید ایران به حمله نظامی، عمده ترین شکل این تظاهر به قدرت است که هرچند در محیط‌های آکادمیک و اتاق های فکر، با توجه به وضع کنونی ایالات متحده به عنوان طنز بدان نگریسته می شود، اما واشنگتن از قصد خود برای تحمیل گزینه نظامی به محاسبات طرف ایرانی، عقب نشینی نمی کند. آمریکایی ها خوب می دانند و به زبان هم آورده اند که «دیپلماسی در خلا عمل نمی کند و موفقیت یک کشور در عرصه دیپلماسی به قدرت آن وابسته است»، لذا طبیعی است که درباره سطح قدرت خود اغراق نمایند. اما در مقابل این اغراق، در کمال تعجب طرف ایرانی نه تنها میزان قدرت خود را بزرگنمایی نمی‌کند، بلکه به طرز غیرقابل باوری دقیقا متناسب با حوزه های ابراز قدرت طرف مقابل، به صورت غیرواقعی اظهار ضعف کرده و کشور را ضعیف تر از آنچه هست نشان می‌دهد! اگر آمریکا از تحریم اقتصادی سخن می گوید، برخی «خزانه خالی» را تکیه کلام خود می‌کنند؛‌ اگر دشمن و طرف مذاکره تهدید به حمله نظامی می کند، جناب آقای ظریف وزیر محترم امور خارجه در اظهار نظری به دور از واقعیت، می‌گویند «آمریکا اگر بخواهد می‌تواند در عرض 10 دقیقه تمامی تاسیسات هسته‌ای و استراتژیک ایران را نابود کند»؛‌ اگر آمریکا می گوید اثر تحریم ها ایران را به میز مذاکره آورده است، بخش دیگری از سیستم اجرایی با به صف کشیدن مردم برای دریافت مرغ و برنج، برای ادعای دشمن مستندسازی می کند!

همانطوری که پیشتر گفته شد، متاسفانه تکرار سیستماتیک مخابره پیام ضعف به دشمن، ماجرای توزیع سبد کالا را از سطح یک مسئله اجرایی به یک مسئله امنیت ملی ارتقا داده است. نگرانی دوستداران دولت این است که اگر درباره سطح قدرت ایران اغراق نمی شود، چرا واقعیت های قدرت ایران تقلیل داده شده و یا پیام‌های ضعف به دشمن مخابره می‌شود؟

 شاید واقعا در پس این موضع گیری ها و اقدامات، چیزی جز بی‌تدبیری و فقر اطلاعاتی نبوده و حتی تکرار سلسله‌وار این اشتباهات نیز، صرفا یک تصادف -هرچند نادر- باشد؛ اما به نظر می رسد با توجه به تاکیدی که دولت محترم بر کرامت انسانی و عزت ملی و همچنین موفقیت در مذاکرات هسته‌ای دارد، ضروری است حساسیت ویژه‌ای نسبت به این گونه امور به خرج داده شود. در صورتی که تعمدی در پس این خطاهای راهبردی باشد، بی‌تردید باید از وجود یک برنامه مشخص برای تخریب وجهه دولت در میان مردم و تلاش برای عدم موفقیت آن در عرصه بین المللی سخن گفت؛ لذا از ریاست محترم جمهور جناب حجت الاسلام روحانی انتظار می‌رود تیمی خبره را مامور بررسی پشت پرده این «سلسله اقدامات قابل تامل» کرده و دستور ویژه ای برای جلوگیری از تکرار موارد مشابه صادر نمایند.

خب اگر در گذشته به احمدی نژاد انتقاد می کردیم (1) این انتقاد آقای جبرائیلی نیز جای تامل دارد ! / 394

_______________________________________

1 - عکسی که می تواند موجب شرمنده گی ما شود!

  • علیرضا فلاح
این روزها بازار تهمت و افترا به رئیس جمهور سابق داغ است .
بیشتر از زمان تصدی احمدی نژاد !

درست است که خطا زیاد داشت ولی بی انصافی هم حدی دارد! / 390

  • علیرضا فلاح
شواهد نشان می دهند ویژگی خاص انتخابات۹۲، مسابقه برخی نامزدها در ارائه وعده های عوامفریب خواهد بود. این خبر وقتی نگران کننده تر می شود که بدانیم بیش از نیمی از رای دهندگان در خرداد۹۲ از نظر تحصیلات زیر دیپلم هستند و طبیعی است با احتمال بیشتری تحت تاثیر شعارهای عوام فریب قرار خواهند خواهند گرفت.

آقای احمدی نژاد از هم اکنون وعده دادن را شروع کرده و در سفرهای استانی اعلام می کند می خواهد یارانه های نقدی را ۲۵۰هزار تومان کند ولی نمی گذارند و تازه افراد فاسد دایم علیه ایشان توطئه می کنند. تلفیقی از شعارهای جذاب و ضد فساد. در این فضای مسوم و غیر اخلاقی، کسی هم جرات ایستادن جلوی ایشان را ندارد چرا که انواع تهمتها و انگ ها را باید به جان بخرد و به قول آقای احمدی نژاد گوشه پرونده اش بالا خواهد رفت!... تقوی هم که... بماند.

در این اوضاع خاص، اگر همه ساکت بنشینند و کسی توده های مردم را روشن نکند که وعده یارانه ۲۵۰هزار تومانی پوچ و تیر خلاص به اقتصاد و نظام جمهوری اسلامی است، برنده شدن آقای مدودف (حالا هرکه باشد: مشایی، الهام، نیکزاد یا لنکرانی)، بسیار محتمل خواهد بود.

اخبار و مستنداتی که از شهرستانهای دور و نزدیک می رسد حاکیست عده قابل ملاحظه ای از عوام الناس، وعده های توخالی آقای احمدی نژاد و نمایش مبارزه با فساد ایشان را باور کرده اند. توده های مردم و محرومین، بالای سر ما جا دارند اما باید این عزیزان را روشن کنیم که وعده های یارانه ای آقای احمدی نژاد، سفره هایشان را خالی تر و استضعافشان را عمیق تر خواهد کرد.

حتی تصور اینکه دوره آقای احمدی نژاد با یک مدودف ادامه یابد، تکان دهنده و غیر قابل تحمل است. نباید اجازه دهیم دوره کسی که دور متهمان به فساد خط قرمز می کشد، با سهل انگاری هایش، جیب و سفره مردم را تهی می کند، بجای مبارزه با فساد، برای افراد پرونده سازی می کند، با صراحت قانون را زیر پا می گذارد، از شعائر مقدس مهدویت سواستفاده می کند و با لجبازی هایش، انواع و اقسام هزینه ها را به میهن مان تحمیل می کند، ادامه یابد.

خطر بسیار بسیار جدی و نزدیک است. همه ایرانیان تحصیل کرده که عشق به وطن و علاقه به نظام جمهوری اسلامی دارند، باید دست به دست هم دهند و با روشنگری دیگر هموطنان، اجازه ندهند شعارها و برنامه های عوام فریب، به نتیجه برسد. وقت کم است و سریع می گذرد. باید شروع کرد و البته در چارچوب قانون و اخلاق. این که چه کاری از دست چه کسی بر می آید، نیاز به همفکری دارد. بخش تحلیلی الف از امروز فراخوان خواهد داد تا هموطنان درباره طرح های عملی پیشگیری از پذیرش شعارهای عوامفریب، همفکری و تبادل نظر کنند.  / 348

سایت الف، 8 اردیبهشت 92

  • علیرضا فلاح


در یکی از شبکه های مجازی ، این نوشته نظرم را به خود جلب کرد :
جلسه پرسش و پاسخ با دکتر لنکرانی تا دیروقت طول کشیده بود.
 بچه ها به شوخی گفتند آقای دکتر شام مهمان شما! وقتی اصرار بچه ها را دید با خنده عابر بانکش را درآورد و داد به یکی از بچه ها و گفت:
 زیاد توش پول نیست، تمومش نکنی! میخوام برگردم شیراز!
نیم ساعت بعد یکی از بچه ها با چندتا ساندویچ رسید و گفت:
 با اون قدری که تو کارت بود چیز دیگه نمیشد بگیرم!
دکتر ساندویچ رو برداشت و گفت: من معده ام سبزیجات هضم نمی کنه، بیا این ها رو وردار.
 دست بردم سمت ساندویچش که دوباره با خنده گفت: "با دست نه، برو قاشق بیار"
با قاشق تمام سبزی های توی ساندویچ دکتر را خالی کردم. ته ساندویچ تقریبا جز چندتا گوجه چیزی نمونده بود! ساندویچ را که بهش پس دادم به شوخی گفت:"اینا رم برمی داشتی ...!"
 بچه ها آخرش به شوخی میگفتن بریم ستاد یکی دیگه! اینجا تهش چیزی در نمیاد!


اگر چه مردم ایران خیلی حافظه تاریخی درستی ندارند ، اما 8 سال قبل زمان زیادی نیست که از یادها رفته باشد!
حرکات احمدی نژاد و ادعا های مردمی نژاد بودن او هنوز در یادها هست!
با تمام احترامی که برای دکتر لنکرانی عزیز قایل هستم و ایشان را انشاالله در ادعا هایشان صادق می بینم ، اما آن ترس مهلک هنوز در جان ما رعیت زاده ها هست که چگونه یکی از ما با ادعای رعیت زاده گی ، ...
بگذریم .
انشاالله که بار دیگر چنین نمی شود ولی از قدیم می گویند :
مار گزیده از ریسمان سیاه و سفید هم می ترسد.
آقای دکتر لنکرانی عزیز ، به ترس ما احترام بگذارید.  / 346

بازتاب :  فرارو / شمانیوز / پارس نیوز / مازند نومه

______________________________________________________    بعضی از نظرات

عبدالله حق گو
سلام از طریق سایت فرارو با وب سایت شما آشنا شدم . انصافا زیبا بود . این مطلبتان حرف دل ما هم بود

علی جعفری
اون یکی انسان عجیبی بود که دیگه تکرار نمیشه
اخلاص این دکتر بدجور به دل میشینه

****
علی آقا سلام
من به شخصه دکتر لنکرانی را سوای جبهه پایداری ، دوست دارم.
من فقط نگرانی خود را نوشتم والبته آن زمان و در مورد آن آقا نیز ، خیلی ها اطمینان داده بودند.


شریعتی
هرکی بیاد دلش برای دستان پینه بشسته کارگر نمیسوزه دلش برای دخترک کتاب فروش شهرم نمیسوزه دلش برای نداشتن های مردم نمیسوزه دلش وسه خودش میسوزه هرچقدرم از کارگروکارگری بگه هرچقدر بگه مردمیم ولی خرش که از پل گذشت.....
ریسمانی بر گردنم افکنده دوست / می کشد هر جا که خاطرخواه اوست

زهره شاه حیدری
سلام
شرایط که خیلی بد شده
واقعاقشرمحروم چیکارمی کنند؟ماکه دونفرکارمندیم کمرمون خم شده
اونی که کارگره یک نفره باید خرج بده چی؟
آیا مسئولین باحقوق های ...........می تونند به این قشرفکرکنند؟
آیاحق ملت مظلوم ایران اینه؟

پـــیـــرمـــــــــردی 24 ســـــالــــه
انشاالله که ایشان صادق هستند و مثل آن یکی بلای جان ما نمی شوند.

نوروز
با سلام وسپاس
خیلی به دلم نشست......
عوام فریبی بس است!!
آقای فلاح این پست شما نکات زیادی دارد........

  • علیرضا فلاح
آقای احمدی نژاد دریک برنامه تلوزیونی ، ضمن ارایه تجربه شخصی خود ، راهکار بسیار مناسبی برای حل مشگل ازدواج جوانان مطرح فرمودند .
ایشان در پاسخ به این سؤال که آیا شما موتورسیکلت هم داشتید، گفتند:
 بله؛ من موتورسیکلت هم سوار شدم . در سال 1355 موتورسیکلت داشتم و البته گواهینامه هم گرفتم.
این بخش گواهینامه هم گرفتم خیلی جالب بود!

رئیس جمهور در ادامه ، راهکار خود را بیان نمودند :

 ازدواج همیشه راحت است اما این برخی افراد هستند که آن را سخت می گیرند. من در سال 1359 موتورسیکلتم را فروختم و با پول آن ازدواج کردم!

البته در این لحظه مجری کم تجربه وشاید مغرض تلوزیون ، که حتما بعدا عکس مصاحفه او با آقای رفسنجانی در روزنامه غیر جناحی و کاملا بی طرف ایران منتشر خواهد شد ،   با شوخی خطاب به رئیس جمهور گفت:

خوب بود که آن زمان با پول موتورسیکلت توانستید ازدواج کنید!
که البته منظور اصلی او این بود که آقای دکتر آیا در دولت جنابعالی هم می شود با فروش و پول یک موتور سیکلت ازدواج کرد؟

من اگر جای آقای ضرعامی بودم که شکر خدا نیستم ، بلافاصله این مجری ...را اخراج می کردم .

***

پ.ن :  صرفا جهت لبخند به لب آوردن در آغاز سال جدید . منظوری نداشتم . دلم برای پسته تنگ شد.نامردا اینرا هم تحریم کردند! مهم نیست . اینقدر تحریم کنیدکه تحریم دونتون پاره بشه . / 336

  • علیرضا فلاح
در پاسخ به پرسش آقای احمدی نژاد ، پراید را کیلویی چند با مردم حساب می کنید ؟ کارشناسان اقتصادی طی چند روز تلاش و محاسبه دقیق ، نظر قطی خود را اعلام نمودند :


فقط جهت اطلاع و تشویش اذهان عمومی مردم ! / 331

  • علیرضا فلاح
قضا وت من با انتخاب این تیترروشن است ، اما می ماند قضاوت شما !

در شبی که از مرتضی حیدری گرفته تا خبرنگاران فارس و ایرنا و رادیو ، همه و همه  سوالاتی کلیشه ای و غیرچالشی از احمدی نژاد پرسیدند ، خبرنگار خبرگزاری مهر ، بخشی از سوالات ملت را از رئیس جمهور پرسید.

پاسخ آقای احمدی نژاد ، ایشان را قانع نکرد.

خانم معصومه حاتم خانی ، خبرنگار خبرگزاری مهر، بعد از پاسخ احمدی نژاد گفت :

من که از حرف های شما قانع نشدم،امیدوارم مردم قانع شده باشند.

جهت تنویر افکار عمومی و اینکه ما هم مثل این خانم ، با واکنش برخی خبرنگاران حامی دولت و تعدادی از مسوولان دولت مواجه نشویم ومورد اهانت قرارنگیریم و متهم به غیرحرفه ای بودن نشویم ، اصل پرسش این خبر نگار و پاسخ احمدی نژاد را اینجا می آوریم و قضاوت را به عهده شما می گذاریم !!

حاتم خانی پرسید:

«بحثی که خدمت شما دارم ناظر به مباحث اقتصادی والبته انتقادی است. مباحثی است که دغدغه ذهن مردم است.
 
در ابتدای دولت فرمودید پول نفت را سر سفره مردم می آورید در حالیکه امروز شاهد این هستیم که ارزش پول و دارایی مردم  به یک سوم کاهش پیدا کرده است. وعده دادید 3 میلیون شغل ایجاد می کنید، اما امروز نمایندگان در مجلس شاهد مراجعات مکرر مردم هستند که بیشترین دغدغه شان افزایش بیکاری و تعطیلی کارخانجات است.
 
شما در ماجرای هدفمندی یارانه ها مدعی شدید که با اجرای این طرح می خواهید پول در جیب مردم بگذارید اما نظرسنجی که از طریق تلویزیون هم پخش شد نشان داد که بیش از 80 درصد مردم می گویند پول یارانه ها را نمی خواهند و خوستار بازگشت قیمت ها به گذشته هستند.
 
این در حالی است که دیوان محاسبات نیز در گزارشی تاکید کرده است که نیمی از پولی که به عنوان یارانه نقدی به مردم پرداخت شده است از منابع غیرقانونی بوده است. با این حال اصرار دارید مرحله دوم را هم اجرا کنید و تصمیم داشتید در یک قلم بنزین را به 2500 تومان برسانید که البته مجلس جلوی آن را گرفت.

مهمترین شعاری که شما دادید مبارزه با مفاسد اقتصادی بود و گفتید که می‌خواهید با فساد اکبر مبارزه کنید، حال آنکه  بزرگترین پرونده فساد اقتصادی یعنی همان اختلاس سه هزار میلیارد تومانی در دوران شما اتفاق افتاد. قوه قضائیه را تهدید کردید که کابینه و اطرافیان شما خط قرمز هستند و حتی اجازه رسیدگی به اتهامات آنها را نمی دهید. گفتید پاک ترین دولت بعد از انقلاب هستید در حالیکه بودجه که از مهمترین اسناد انضباطی و مالی کشور است با بالاترین تاخیر در طول تاریخ انقلاب هنوز به مجلس ارائه نشده است .در مورد تحریم ها به درستی گفتید که کاغذ پاره هستند اما امروز همه مشکلات اقتصادی را گردن تحریم ها می اندازید.
 
همه این وعده ها و عملکرد ها در شرایطی است که امروز رفتارها و گفتارهایی دارید که وحدت شکن است. رفتارهایی که آخرین آنها از سوی رهبر انقلاب غیراخلاقی، غیرقانونی و غیر شرعی اعلام شد. مردم معتقدند که در این وضعیت این نوع رفتارها یک نوع طفره رفتن از پاسخ به مشکلات و مسائلی است که مردم با آن درگیر هستند. مردم می گویند مشکل ما الان معیشت و گرانی است اما از طرفی می بینند که شما مراسمات چند میلیاردی همچون جشن اخیر را در بندرعباس برگزار می کنید. خواهش می کنم به این انتقادات افکار عمومی پاسخ روشن دهید.»

احمدی نژاد پاسخ داد :  ( بر روی ادامه مطلب کلیک کنید )

  • علیرضا فلاح
حجت الاسلام ناصر نقویان درسخنرانی مراسم سوگواری دهه آخر صفر در بیت شهید آیت الله صدوقی  با اشاره به واکنش هایی که به اظهارات اخیر وی در باره عملکرد دولت صورت گرفته است گفت:

به نظر می آید پاره ای انتقادها و فریاد ها هم اگر در جای خود و موقعیت مناسب خودش کشیده نشود، آرام آرام خدای نکرده زاویه ای در این مسیر اصلی ایجاد می شود.  الان بعد از 1400 سال لعن و نفرین می فرستیم بر کسانیکه بعد از پیامبر در مسیر درست و صراط مستقیم زاویه ایجاد کردند. اگر آن روز انسانهای با بصیرت و از جان گذشته ای می بودند و فریاد و نهیب می زدند امروز اسلام 72 فرقه نمی شد.

اساس انتقاد هم برای همین است که ما اصل این نظام، اصله این درخت شیرین و پر برکت را قبول داریم و برای آن جان فشانی کردیم و می کنیم. اما وقتی می بینیم عده ای دارند به خودکامگی دچار می شوند و به خاطر سکوت بعضی از کسانیکه سخنشان و تشرشان می تواندجلوی آدم های خود رای و خود کامه ای که خیالات و اوهام آنها را گرفته در جای خود بنشاند و دوباره برگردند به مسیری که این ملت برای آن هدف و آن مسیرایستاده و خواهد ایستاد.

اگر این تشرها نباشد آنچنان که نبی اکرم فرمود که اگر بدعت ها در جامعه ظاهر شود کج روی ها و زیاده روی ها نمایان شود، آن وقت کسانی که بار علم و دانش بر دوش آنها نهاده شده نه طلبه کوچک و حقیر و بی سر و پایی مثل من، آنها اگر سکوت کنند سکوتشان بسیار خسارت بار خواهد بود تا جایی که گاهی سخن ها و طعنه های تند در حق عالمانی که باید فریادی بکشند  و نمی کشند تا مرز لعن و نفرین مطالبی امده.

به نظر می آید با همان نگاه مشفقانه و نظر مهربانانه و دوستانه گاهی باید درشتی کرد و تشری زد و فریادی کشید و گوش های سنگینی که پنبه های عجیب و غریب بر آنها فرو رفته و فقط بعضی صداهای فیلتر شده را  می شنوند و از شنیدن صداهای دیگر یا اساسا کری گرفته اند یا خود را به کری زده اند. بلکه در این زلزله گفتار بعضی از صاحبان سخن و دل های سوخته اینها به خود بیایند و به مسیر اصلی برگردند.

در بعضی از این سخنرانی هایی که احساس می کنم وظیفه این طلبه حقیر هست اصلا به یک شخص و شخصیت خاصی نظر ندارم، حس می کنم ما یک اصولی داریم اصول روشن و مبرهن که آن امام مسیح دم ما، انها را برای ملت روشن کرد و در انها خدشه ای نیست. اگرچه بعضی از مسائل نیاز به اجتهاد پویا و نگاه بالنده شخصیت معظمی مثل رهبر انقلاب که سکان دار این کشتی هستند دارد و رهبری همچون ستون این خیمه و همچون یک محوری که همه این اقطاب دور او قرار دارند و باید هم به قداست و استحکام و عظمت رهبری فکر کرد و اندیشید و در او کمترین خدشه ای وارد نکرد. که اگر به ستون کمترین خدشه ای وارد شد داستان همان حکایتی است که سعدی گفت. یکی بر شاخ بن می برید ...

این معنایش این نیست اگر حضور با اقتدار رهبری در جامعه هست همه وظیفه سکوت دارند. من به عنوان طلبه دو کلاس ابتدایی درس خوانده این را نمی فهمم. هرگز این را نمی فهمم که همه ساکت باشند.  خود اقا بارها فرموده اند سخن بگوئید و انتقاد کنید.

 آن جایی که کجی و کج روی دارد مشاهده می شود که خدای ناکرده گاهی ادم احساس دیکتاتوری و خود رایی می کند، با دلیل و منطق و حجت باید استناد کرد و با آن مقابله کرد.

 بنده در یک دانشگاه چند روز قبل از اینکه یزد خدمت شما شرف یاب شوم یک سخنرانی کردم. کمی سرو صدا ایجاد شد .دو روز بعد معاون دانشجویی ان دانشگاه را تحت فشار عزل کردند.متن ان سخنرانی هم که منتشر شده را ببینید. آخر این انصاف است؟این خود خواهی نیست؟ شما می توانید توبیخ کنید. بر فرض بنده سخنرانی تند و بر خلاف میل شما کردم.

امیرالمومنین می فرماید مالک !حلقه ای اول شما (مثلا یک رئیس جمهور حلقه اول رییس دفتر و معاون اولش؛ وزرا حلقه دوم و حلقه سوم معاونان آنها هستند ) باید از منتقدین تو باشند؛ حقه بازی نکنیم! بریم سازمان ملل با اللهم کن لولیک شروع کنیم، اما این پدر ولی را اینجا زیر پا لگد مال کنیم! این حقه بازی ها دیگردوره اش تمام شده اینها را دیگر ملت می فهمند. علی (ع) می گوید تو اگر راست می گوئی حاکمی هستی که می خواهی سخن ما را زنده کنی اولین حلقه تو باید منتقدان تو باشد.

ان کس که بگوید این راه تو کج است، اشتباه است، این مسیر خطاست، نه اینکه تا یک کسی گفت خطاست او را برکنار کنی! این راه غیر "علی" است. این راه اشتباه است. این سخن علی نیست، بنده هیچ تعلق خاطری به هیچ جناحی نداشته و ندارم. نه چپ، نه راست، نه سنتی، نه مدرنش، نه اصولگرا، نه اصلاح طلب، یک طلبه کوچک حقیر بی سر و پا که احساس می کنم وظیفه ای در راه دفاع از این انقلاب دارم. / 317

  • علیرضا فلاح
این روزها آقای نقویان با سخنرانی های آتشین خود ، حسابی سروصدا براه انداخته است .
تند ترین سخنرانی ایشان که در پست قبلی وب نوشت خود ، آنرا تیتر کردم " گاوها هم اصل  ثبات در مدیریت  را می‌دانند " بازتاب گسترده ای در فضای رسانه ای کشور داشت و منجر به چند شکایت از نامبرده به جرم توهین به رییس جمهور شد.
آقای نقویان کوتاه نیامد و چند سخنرانی آتشین دیگر نیز ایراد کرد که آن سخنان هم به شدت حاشیه ساز شد .
شجاعت آقای نقویان در بیان حقایق و ابراز عقیده واقعه ای خود قابل تحسین است اما...
آقای نقویان ، سلام .
تا حالا کجا بودید ؟ این 7 سال چه می کردید ؟ آیا الان احساس تکلیف کردید که به وظیفه خود عمل کنید یا 7 سال تمام چشمان خود را به روی حقایق بستید و...
نمی خواهم بگویم که شما و خیلی از دوستان شما از حامیان دو آتشه احمدی نژاد بودید و کوچکترین انتقاد به حقی را تاب نمی آوردید ، اما اجازه دارم که بگویم همین که دو استاندار همشهری شما عزل شدند ، بار تکلیف را بر شانه های خود احساس کردید و به یاد اصل " ثبات در مدیریت " افتادید ؟
در روزهای پایانی عمر این دولت ، انتقاد شما و بیان مثلا حقایق چه سودی دارد ؟
آقای نقویان ، خدا حافظ ! / 316

  • علیرضا فلاح
هفته گذشته برخی رسانه‌های وابسته به دولت در پی برگزاری جشن تولد برای رئیس جمهور بودند. این رسانه‌ها ، پیامک‌هایی را نیز در سطح گسترده برای مردم ارسال کردند که البته با واکنش‌هایی مواجه شد.

حالا اخیرا برخی رسانه‌ها خبر دادند که دکتر احمدی نژاد با برگزارکنندگان جشن تولد خود به شدت برخورد کرده و گفته است:
" حتی اگر یک ریال هم از بیت المال صرف این مراسم شده باید برگردانده شود. جلوی این بی عقلی ها باید گرفته شود. این گونه کارها نباید در نظام اسلامی باب شود."

احسن به رئیس جمهورانقلابی و مردم دار.

مردم این کارها را از شما می خواهند آقای احمدی نژاد ! / 304

  • علیرضا فلاح