پیش نویس

آسمان بار امانت نتوانست کشید ... قرعه فال به نام من دیوانه زدند

پیش نویس

آسمان بار امانت نتوانست کشید ... قرعه فال به نام من دیوانه زدند

پیش نویس

یادداشت هایی پراکنده در جستجوی رازها ، راز خلقت ، راز زندگی انسان ، هنر ، سیاست ، زندگی اجتماعی و قواعد بازی و سپس راز سکوت و همه این رازها ، اگرچه پراکنده ، مانند مهره های کوچک که بانخی در اتصال بهم ، تسبیح می شوند برای ستایش خالق

__________________________________________

پروردگارا ! باشد این شمع کوچکی که برافروخته ام ، نور پیدا کند و آنگاه که در تاریکی قرار گرفته ام، روشنم سازد

رازهای نگفته

آخرین نظرات
رازهای نگفته



نقل و کپی مطالب این تارنما ، بدون ذکر منبع ، شرعا جایز نیست و از اخلاق به دور است . وب شخصی علیرضا فلاح WWW.DRARF.IR

۱۷ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «احمدی نژاد» ثبت شده است

 آقای دکتر حسن عباسی، یواش یواش دارد به اظهار نظر کردن های عجیب شهره می شود.
ایشان ، اخیرا گفتند:

 ایران قدرت تولید نزم افزار برای جهان دارد و می تواند در سال 2050 با تولید نرم افزار جهان را اداره کند. سیستم عامل مارکسیست و لیبرالیست در حال نابودی است و ما در 25 سال آینده می توانیم سیستم عامل ارائه بدهیم و ابر قدرت جهان شویم و برای  آینده نظام  جهان ایدئولوژی اسلامی ارائه دهیم و مدیریتی که ایران ارائه می دهد در 25 سال آینده جهان از آن تبعیت می کند.

در اینکه چنین چیزی امکان دارد یا ندارد ، قبول یا ردش در حیطه دانش و فهم من نیست . اما یک نکته برایم خیلی عجیب است و آن اینکه ، ایشان و آقای احمدی نژاد و خیلی از هم فکران این گروه ، خیلی روی مدیریت جهان تمرکز کرده اند و مانور می دهند.
آیا این عزیزان برای یک لحظه وفقط به اندازه یک ذره احساس نمی کنند که ما در بخش مهمی از مدیریت مملکت خود هم مانده ایم تا جایی که خیلی از مدیران و وزرای همین دولت و عده ای از دلسوزان نظام پیشنهاد مدیریت مملکت به صورت شورایی را داده اند!
حالا گیرم که این نیست و آن هم می شود انشا الله ، ولی حالا توی این شرایط چه اصراری هست که از این حرفها بزنیم و اصرار بر مدیریت جهان داشته باشیم و ...
به خدا نامردا برای ما جوک درست می کنند! / 301

  • علیرضا فلاح
 مطلبی که می خوانید به قلم آقای حسن احمدی فرد که در سایت الف به تاریخ شنبه ۱۵ مهر ۱۳۹۱  منتشر شد و من اینجا ، باز نشر می دهم :  

نام «محمود احمدی نژاد» بیشتر از آن که نام یک شخص در جایگاه عالی ریاست جمهوری باشد، نام یک فرصت تاریخی است که ۷ سال قبل، پیش روی مردم و نظام مقدس اسلامی قرار گرفت؛ فرصتی بی نظیر از همدلی و وحدت، و رشد و توسعه.

دوران ریاست جمهوری احمدی نژاد، نقطه پایانی بر یک دوره طولانی کشمش های بی حاصل مردان سیاسی و اضطراب و دلنگرانی مردم بود. او که با رأی قاطع بیست و چند میلیونی مردم به ساختمان ریاست جمهوری راه پیدا کرد، توانست با زنده کردن شعارهای گرد و غبار گرفته انقلاب اسلامی، موجی از آرمان خواهی و شور و شعف انقلابی را به جامعه تزریق کند. پرکاری، ساده زیستی، دوری از وابستگی های سیاسی، توجه به عمران و آبادی و همه و همه مردم را امیدوار کرده بود که بعد از سالهای پر تنش اصلاحات، روی آرامش را در کشور ببیند و ببینند که چرخ های اقتصاد و توسعه، بی هیچ حاشیه ای، بار دیگر در حال چرخیدن است.

سالهای اصلاحات، سالهای تشتت در عرصه حاکمیت نیز بود. در عمده آن سالها مجلس با دولت، دولت با حاکمیت و حاکمیت با مدیرانش اختلاف عقیده داشت و اگر چهار سال مجلس ششم با دولت های هفتم و هشتم همراهی کرد، باز این دولت و مجلس بودند که سر ناسازگاری با حاکمیت داشتند. ۸ سال ژست اپوزوسیون گرفتن از سوی بخش بزرگی از حاکمیت، مردم را دلزده و رنجور کرده بود. احمدی نژاد بر این بستر خستگی و فترت، توانست با شعارهای نوستالوژیک انقلابی، توجه توده مردم را به خود جلب کند و حتی از چهره های کهنه کاری مثل «هاشمی رفسنجانی» هم پیش بیفتد. مردم از سیاسی کاری خسته بودند. «توسعه سیاسی» جز جنگ و کشمکش، ارمغانی برای کشور نیاورده بود. فضای عمومی جامعه کسی را می طلبید که بی خیال دعواهای سیاسی، به عمران و آبادی بپردازد و احمدی نژاد گفت که همان آدم است.

در این میان مدال پر افتخار حمایت های بی دریغ عالی ترین سطوح حاکمیت هم بر سینه احمدی نژاد نشست تا آن فرصت تاریخی بی نظیر را کامل کرده باشد. فرصتی برای آن که ایران انقلابی با همان شعارهای دوست داشتنی، دوباره به ریل تحرک و توسعه، و قدرت و اقتدار بازگردد.

حالا ۷ سال از آن شروع توفانی گذشته است و ما- همه آنهایی که چشم امید به این فرصت تاریخی داشتند- ناچاریم با حسرت و خون دل به این سالها نگاه کنیم. «خود رأیی» های [...] احمدی نژاد در کنار «قانون گریزی» های مفرط، «مصلح کل پنداری» های بی دلیل و «حاشیه سازی» های آزارنده، این فرصت تاریخی را روز به روز هدر داد تا همه دلسوزان، خار در چشم و استخوان در گلو، شاهد از دست رفتن سرمایه ای باشند که با خون دل خوری های فراوان یک ملت، گرد آمده بود. آیا مردم مستحق این تاوان بودند؟

بخش عمده این فرصت البته در انتخابات ۸۸ از دست رفت. آنجایی که ۳ کاندیدا اگر عزم شان را جزم کرده بودند تا ۴ سال دولت نهم را نقد کنند، رئیس دولت نهم تصمیم گرفته بود چوب به حراج به همه تاریخ انقلاب اسلامی و همه مردان انقلاب اسلامی و همه سرمایه های انقلاب اسلامی بزند. مگر نتیجه مناظره ها غیر از این شد؟ آنهایی که در آن استودیوی شیک رو به روی هم نشستند و در مقابل چشم های خونبار مردم، حتی به زن و فرزند یکدیگر هم رحم نکردند، همه شان آدم های این نظام بودند، بخشی از حافظه تاریخی نظام بودند و البته سرمایه نظام بودند.

امروز گرد و غبارها نشسته است و هیجان ها فروکش کرده است و بهتر از هر زمان دیگری می شود، سهم هرکدام از آن ۴ نفر را در اتفاقات تأسف بار پس از آن تعیین کرد.

دولت احمدی نژاد به مدد همان مولف هایی که عرض شد [...] می توانست نام خود را به عنوان دولتی که پروژه های کلان نظام را اجرایی کرده، در تاریخ ماندگار کند. طرح «هدفمندی یارانه ها» بزرگترین فعالیتی بود که دولت احمدی نژاد آن را کلید زد اما باز هم نشد آن چه که باید می شد. داد و فریاد های مجلس را که یادتان هست، وقتی ملتمسانه از دولت می خواست تا شیب هدفمندی را کُند نماید، اما دولت آن دلسوزی ها را نخواست که ببیند. جار و جنجال همه منتقدان برای وادار کردن دولت به پیروی بی چون و چرا از قانون هدفمندی هم باز از سوی دولت شنیده نشد. نخستین پس لرزه های آن بی انضباطی ها و تک روی ها را بلافاصله بعد از آغاز طرح دیدیم، پس لرزه هایی که آوار مصیبت را بر سر همان مردمی ریخت که قرار بود با طرح هدفمندی، زندگی و معیشت شان بهتر بشود.

امروز اقتصاد ایران را ببینید؟ آیا همین اتفاقات افسارگسیخته که یکی پس از دیگری از گرد راه می رسد و شتر هراسان اقتصاد را به سویی رم می دهد، ماه ها پیش توسط انبوه دلسوزان پیش بینی نشده بود؟ چرا دولت به آن خیرخواهی ها بی توجه بود و هست؟ خدا نکند ذره ای از این زمزمه ها که این روزها از گوشه و کنار به گوش می رسد و می گوید که بخشی از این اتفاقات عمدی و حساب شده است، درست باشد که در آن صورت واویلا.

آن چه امروز در آخرین ماه های عمر دولت دهم باقی مانده خاطرات تلخی است که شیرینی یک اتفاق خوشایند را از ما مردم دریغ کرد، اتفاقی که حق مان بود و خودمان شکل داده بودیمش. ۱۰ ماه زمانی چندانی برای جبران ۷ سال نیست اما به هر حال به قول اهالی سینما این فیلم هنوز هم می تواندhappy end باشد تا شاید کمی از تلخی تراژیک آن کاسته شود. / 296

  • علیرضا فلاح
اگر چه بنا ندارم با جستجو در میان سخنان آقای احمدی نژاد ، بعضی از جملات ایشان را در مقابل فرمایشات گهربار مقام معظم رهبری قرار دهم و خدای نکرده نتیجه خاصی بگیرم ، اما متاسفانه بعضی از اظهارنظرهای این آقا به شکل حیرت انگیزی در تعارض با فرمایشات رهبر عزیز می باشد که یا از عمد مطلق است یا بی اطلاعی محض از نظر گاه حضرت آقا و توگویی انگار ایشان اصلا پیام و یا سخنان آن بزرگوار را نشنیده اند! که خود این امر نیز جای تعجب و صد البته تاسف دارد ! 

آقای احمدی نژاد در گفت و گو با باربارا اسلاوین خبرنگار پایگاه خبری آمریکایی ال مانیتور، در مقابل پرسش ،

نگاه شما به فیلم ضداسلامی اخیر چیست؟

می گوید:

من اعتقاد ندارم که دولت آمریکا پشت این کردار زشت و توهین آمیز بوده است اما واکنش‌ها در بسیاری از کشورهای اسلامی و البته ایران، انعکاس دهنده مخالفت ملت‌ها با سیاست اشغالگری و سلطه جویی آمریکا بود.

کافی بود که احمدی نژاد فقط یکبار و فقط یکبار پیام حضرت آقا را در خصوص این حرکت زشت ، رو خوانی می کردند.

مقام معظم رهبری در بخشی از این پیام ، فرمودند :

متهم اول در این جنایت، صهیونیسم و دولت امریکا است.
پشت صحنه‌ی این حرکت شرارت‌بار، سیاست‌های خصمانه‌ی صهیونیسم و امریکا و دیگر سران استکبار جهانی است.
سیاستمداران امریکا اگر در ادعای دخالت نداشتن خود صادقند، باید عاملان این جنایت شنیع و پشتیبانان مالی آن را که دل ملت‌های مسلمان را به درد آورده‌اند، به مجازات متناسب با این جرم بزرگ برسانند.

***

تاسف در اینجاست که احمدی نژاد نه تنها دولت آمریکا را مقصر نمی داند ، بلکه اعتراضات و حرکات خودجوش مردم مسلمان کشورهای اسلامی در مقابل این حرکت شنیع را مخالفت ملت‌ها با سیاست اشغالگری و سلطه جویی آمریکا می داند!

مخالفت ملت‌ها با سیاست اشغالگری و سلطه جویی آمریکا ، سر جای خود ، اما آقای احمدی نژاد ، حرفتان را پس بگیرید. متهم ردیف اول در این ماجرا دولت آمریکاست و بس .

شما که روزی فقط خودتان را تنها مبارزوعلمدار مخالفت با استکبار و آمریکا و اسراییل می دانستید وسخنان آنچنانی در حذف دولت جعلی اسراییل از روی نقشه جغرافیا  به زبان می آوردید و در همان حال ، دوست و ریس دفتر و در واقع همه کاره دولت شما ، دم از دوستی با مردم اسراییل میزد ،امروز می توانید به تاسی از ایشان حرف های گذشته خود را پس بگیرید ودر مقابل جمله همین خبرنگارکه به شما گفته بود:
برخی مطالب شما در باره هولوکاست ، بحث برانگیز شد،
بگویید:

می‌پذیرم که در برخی موارد نباید سخنانی بیان می‌شد.

اما حق ندارید حرکت انقلابی مردم مسلمان ایران و دیگر کشورهای اسلامی را در دفاع از ساحت پیامبر بزرگ اسلام را به چیز دیگری ربط دهید و متهم ردیف اول را تبرئه نمایید .

بماند که اگر در این جواب شما هم تعمق شود ، مفاهیم بدی از آن استنباط می شود! - 291

بازتاب : مازندنومه / شمال نیوز / نداآنلاین

  • علیرضا فلاح

حتما شما هم این عکس و شبیه این عکس را در خیلی جاها و سایت ها و وبلاگ ها دیده اید!
من نمی دانم مفهوم این عکس چیست و یا نیت کسی که برای اثبات یک چیزهایی ، دست به دامن این عکس می شود ، یعنی چه !؟
اگر منظور سفید شدن موی سر و محاسن این بزرگوار هست ، که خب ، چیز عجیبی نیست .
به قول مدیر کل سابق ما ، آقای شجاعی ، برادر من !
این برادر را با کسره حرف ب ، خیلی قشنگ ادا می کرد ،
برادر من ، خب یک 6 تا 7 سالی گذشت . از عکس اولی تا عکس آخری ، چند سالی سپری شد . طبیعی هست این سفید شدن . اگر به دوستان بر نخورد ، نشان کهولت سن و بقول قدیمی ها نشان عاقل شدن است .
مگر موی کس دیگری توی این نظام سفید نشد و فقط ایشان ، مویشان سفید شد ؟
برادر من !
خود من بواسطه 4 سال مدیریت ، یک عالمه محاسن و مو، سفید کردم و تازه عاقل هم شدم !
همکار ما ، آقای علی سلحشور ، مدیر مالی ، برید ببینید ، کل مو و محاسنش سفید شده ، تازه هنوز عاقل نشده !
بیایید ببینید . آدرسش همین کوچه پشت خونه ماست . ارزون هم هست !
 ببخشید ، یعنی دیدنش خرج نداره ! - 285

  • علیرضا فلاح
نصفه شب است و ، بلاخره یک بار در گذشته عرض کردم( اینجا )، همیشه که آقای ریس جمهور حق ندارند با رعایای خود و وکلای آنها شوخی کنند ، یک موقع هایی ، این رعیت زاده هم دوست دارد یک شوخی هایی با جناب ایشان داشته باشد و آنهم فقط و فقط در فضای مجازی !
البت ، برای اینکه حاشیه امنیت داشته باشم ، ناجوانمردانه منبع این شوخی را پیشاپیش لو می دهم تا ...
سایت بولتن نیوز، با این لینک :
http://www.bultannews.com/fa/print/97032

***
 آقای محمود احمدی نژاد به مناسبت مرگ مادررییس جمهور سیرالئون ، برای ایشان پیام تسلیت فرستاد ، کی ؟ درست زمان زلزله آذربایجان که نامبرده برای زیارت ، ببخشید برای شرکت در اجلاس مکه با خانواده و فک وفامیل به همراه یک عالمه وزیر و ایضا خانواده آنها و فک و فامیل آنها با پول و حقوق استاد دانشگاهی و نه چیز دیگری ، مثلا زبانم لال ، بیت المال و ... به عربستان رفته بودند.
و این ، پاسخ رییس جمهور سیرالئون به نامه تسلیت احمدی نژاد ، به نقل از سایت فوق الذکر...

***
ریاست محترم جمهوری اسلامی ایران، جناب آقای محمود احمدی نژاد؛

پیام تسلیت شما به اینجانب رسید. از اینکه در دیار غربت و در کنار خانه خدا به یاد ما و ننجون مرحومه‌مان بودید بی‌نهایت سپاسگذاریم. سعی و تلاش حضرتعالی در پیدا کردن نام والده اینجانب باعث تسلی خاطر بازماندگان شد. ان شاء الله سعیکم مشکور.

ضمناً اینجانب لازم می‌دانم وقوع زلزله ویرانگر در استان آذربایجان شرقی را به شما یادآور شده و به دولت و ملت ایران تسلیت بگویم و از خداوند منان برای باز ماندگان حادثه صبر مسئلت نمایم.

از طرف صاحب عزا: ارنست بای کروما - دامادها - نوه‌ها - قبیله کومبا بومبای سفلی - قبیله کومبا بومبای علیا و سایر بستگان سببی و نسبی. - 284

  • علیرضا فلاح
مطلب جالبی که توی سایت الف دیدم ، اینجا باز نشر می دهم با ذکر این نکته که انشاالله سایت الف این یادداشت  را  به دلایلی از روی صفحه برندارد چون گهگاهی از این کارها می کند :

***
اشاره: مطلبی که می خوانید از سری یادداشت های بینندگان الف است و انتشار آن الزاما به معنی تایید تمام یا بخشی از آن نیست. بینندگان الف می توانند با ارسال یادداشت خود، مطلب ذیل را تایید یا نقد کنند.

تاریخ انتشار : پنجشنبه ۲ شهریور ۱۳۹۱

بصیرت در لغت به معنای عقیده قلبی، شناخت، یقین، زیرکی و عبرت آمده است. (لسان العرب، ابن منظور، ج۲، ص۴۱۸ ذیل واژه بصر) دراصطلاح، بصیرت عبارت از قوه ای است در قلب شخص که به نور قدسی منور بوده و به وسیله آن حقایق امور و اشیاء را درک می کند، همانگونه که شخص به وسیله چشم، صورت ها و ظواهر چیزها را می بیند.(موسوعه کشاف اصطلاحات الفنون)برخی از محققان درباره بصیرت گفته اند که بصیرت، شناخت و معرفت و نیز اعتقاد حاصل شده در قلب نسبت به امور دینی و حقایق اموراست. (ترتیب العین، ج۱، ص۱۶۶)

همانطور که از تعاریف برمی آید و این بنده میتوانم بفهمم بصیرت در حقیقت به تنهایی حاصل نمیشود,یعنی در اصل بصیرت نتیجه دیدن اتفاقات پیرامون و کنار هم چیدن پازل های مورد نیاز در موضوع مورد بحث و در نهایت رسیدن به یک نتیجه مشخص است که این نتیجه حتما نمیتواند نتیجه صد در صد درست باشد حتی اگر با مطالعات دقیق به ثمر رسیده باشد که آن هم به دلیل جایزالخطا بودن موجود بشری است.

در سالهای دور به نامهای گوناگون و در سالهای اخیر با نامهایی که همواره یک معنی را تداعی میکند,بصیرت در زندگی سیاسی ما که درست یا غلط با دین ما تلفیق شده(درست یا غلط بودنش در حوزه تخصص بنده نیست) وارد شده است و به ترتیبی نادرست مانند تمام مسایل فکری و فلسفی که میتواند مورد تعرض فکری برای مسایل دنیوی قرار گیرد,قرار گرفته است.

عقیده شخصی بنده این است که تمامی جنگ های دنیا و تمامی قتل ها و غارت های دنیا و تمامی زیباییهای ایجاد شده به توسط بشر دارای پشتوانه ای فکری توسط انسانهای دارای بصیرت انجام گرفته اما کلمه بصیرت توسط آنها مورد بازیچه سیاسی قرار گرفته,حال اگر نتیجه درستی داشته که خوش به حال انسانیت و اگر بر عکس که باعث ایجاد بددلی در دنیای فکری انسانها شده.در این میان بیشترین ضرر را انسانهای پیشرو به جان خریده اند چون انسان پیشرو در حقیقت به علتی که معمولا با خبر نبودن از تمام ماجراهای پشت پرده است وارد یک بازی برد-باخت میشود.یعنی در حقیقت ممکن است در ماجرای به وجود آمده برنده باشد ولی در تاریخ ممکن است بازنده ای بس بزرگ باشدو برعکس.نمونه اش را در تاریخ زیاد داریم:از شعبان جعفری بگیر تا طیب و حربن ریاحی و ...

حال در این برهه باز هم از تاریخ عبرت نمیگیریم.بنده سوالاتی دارم که به حق به علت داشتن حقوق شهروندی باید به آنها جواب داده شود.در این متن والله و بالله قصد جبهه گیری در مقابل شخص خاصی را نداشته و ندارم و در انتخابات گذشته هم به محسن رضایی رای دادم,به دلایل شخصی.

سوالات بنده به چند دسته تقسیم میشوند و در نهایت شما را با افکارتان رها خواهم کرد.

۱.چگونه است که میرحسین موسوی در مناظره اش با محمود احمدی نژاد بارها به این قضیه اشاره میکند که دولت شما به سمت فساد اقتصادی کشیده شده است,حتی این اتفاق در مناظرات ایشان با محسن رضایی و کروبی نیز تکرار میشود...و بعد از ۳ سال میبینیم که این اتفاقات که اشاره شده بود درست بود ولی عده کثیری از اصلاح طلبان و اصولگرایان به بی بصیرتی متهم میشوند در حالی که تاریخ نشان داد حرف آنها درست بوده؟؟

۲.چگونه میشود که عده ای به نام دانشجو به سفارت انگلستان حمله ور میشوند و روزنامه کیهان و طرفداران این حرکت مخالفان آن را به بی بصیرتی متهم میکنند در حالی که مقام معظم رهبری نیز اخیرا این حرکت را افراطی دانستند؟

۳.چگونه میشود که آقایان اصولگرای افراطی در مجلس ابتدا به سالم بودن اعضای دولت و دزدگیر بودن آقای رییس جمهور افتخار میکنند و این را به با بصیرت بودن خود ربط میدهند اما وقتی داستانهای اختلاس بزرگ رو میشود,همان آقایان سردمدار دزدگیری و مچ گیری میشوند؟این اگر وقاحت نباشد حتما نیاز به مقدار بسیار زیادی بی حافظگی دارد.

۴.چگونه است که با بصیرتان کفن پوش در دوره رییس جمهور قبلی همواره به کوچکترین اقدام رییس جمهوری اعتراض کرده و به خیابانها میریختند اما بعد از آن ۱۱ روز معروف هیچکس صدایش در نیامد؟

۵.انصافا اگر قرار باشد بصیرت علوی به کار ببریم و خدای خود را قاضی کنیم آیا گرداندن کشور با نفت ۷ دلاری را میشود با وضعیت الان مقایسه کرد...آقایان یادشان میاید که سال ۷۹ که دولت دچار تورم مسکن در یک دوره موقت شد چه فریاد ها سر دادند...آیا هیچ وقت به این نکته فکر کرده ایم که چگونه در آن دنیا میخواهیم جواب آل پیغمبر خدا را بدهیم وقتی از ما میپرسد با این همه سرمایه نفتی و گازی و ذخایر عظیم چرا در مملکت اسلامی باید فقر بیداد کند وقتی که همه ما میدانیم که مولای متقیان میفرمایند:((فقر که از دری وارد شود,ایمان از آن خانه خارج میشود))این حرف را من نزدم که به تشویش اذهان عمومی متهم شوم یا خرده سیاست دانی که بگویید بی بصیرت بوده و شرایط را درک نمیکرده,نه,امام اول شیعیان با همین وضوح در مورد خطر فقر و ایجاد طبعات آن صحبت میکند.

۶.آقایان,لطفا آقای مرتضوی را که متهم به قتل است به خاطر از بین نرفتن بصیرت برکنار کنید.

۷.آقایان,لطفا اسامی بزرگترین مفسدان ایران زمین را صریح نام ببرید تا ملت بفهمند کسانی که با آبروی ایران اسلامی با آبروی رهبری انقلاب و با ابروی تاریخ ایران بازی کردند چه کسانی هستند...مگر میشود امثال یک پسر ۱۹ ساله با ابروی یک ایران بازی کند و شما دنبال مصلحت بگردید...شاید دوستان با بصیرت مصلحت را در حفظ ابروی یک انسان در برابر بی عرضه نشان دادن یک حکومت به این عریضی و طویلی میبینند.

و در نهایت خواهشمندم فکر نکنید چون شما میخواهید با بصیرت خود ملت را به عمق یک چاه ببرید هرکسی که با شما و دوستانتان نیست بی بصیرت است...آری اگر این چیزی که شما میکنید سرچشمه ای بصیر دارد بنده شخصا دوست دارم در جهل مرکب با کمترین بصیرت از دنیای فانی شما بروم. - 282

والسلام .علیرضا پناهی

لینک مطلب در سایت الف

http://alef.ir/prthqknzm23n-qd.tft2.html

  • علیرضا فلاح
آقای احمدی نژاد فی نفسه آدم بدی نیست .
حرف های قشنگی می زند . نظریه های خوبی دارد که در کسوت یک استاد دانشگاه ، برای کلاس درس خوب است .
اما این عزیز نباید فراموش کند که ایشان یک مقام اجرایی هستند نه نظریه پرداز.
نظریه پردازی را به اهلش واگذار کنند یا وقتی مدت ریاست جمهوری ایشان تمام شد ، بگذارند برای کتاب خاطرات خود یا مباحث کلاسی خود .
اگر البته به رسم همه مقامات ایرانی وسوسه نشوند که بار دیگر بیایند ...
به این جملات دقت کنید :
 
 خانم‌‌ها و آقایان
خداوند را سپاس که فرصت حضور در این اجلاس را در شهر زیبای ریودوژانیرو عنایت فرمود.
از خانم رئیس جمهور و دولت و ملت بزرگ برزیل برای سازماندهی خوب اجلاس تشکر می نمایم.
همکاران گرامی!
امروز جمع شده ایم تا با همفکری و استفاده از تجربیات، راهی به آینده بهتر و زیباتر برای ملتهایمان و برای مدیریت بهتر جهان ترسیم نمائیم.

خود این بزرگوار اذعان دارند که ما در کشور صدها و بلکه هزاران مشگل داریم که به سادگی حل نمی شود .
حالا چه اصراری هست که بی خیال مملکت خود شویم و به مدیریت جهان بپردازیم ؟

آقای ریس ! تورو خدا بی خیال ... - 276

  • علیرضا فلاح