پیش نویس

آسمان بار امانت نتوانست کشید ... قرعه فال به نام من دیوانه زدند

پیش نویس

آسمان بار امانت نتوانست کشید ... قرعه فال به نام من دیوانه زدند

پیش نویس

یادداشت هایی پراکنده در جستجوی رازها ، راز خلقت ، راز زندگی انسان ، هنر ، سیاست ، زندگی اجتماعی و قواعد بازی و سپس راز سکوت و همه این رازها ، اگرچه پراکنده ، مانند مهره های کوچک که بانخی در اتصال بهم ، تسبیح می شوند برای ستایش خالق

__________________________________________

پروردگارا ! باشد این شمع کوچکی که برافروخته ام ، نور پیدا کند و آنگاه که در تاریکی قرار گرفته ام، روشنم سازد

رازهای نگفته

آخرین نظرات
رازهای نگفته



نقل و کپی مطالب این تارنما ، بدون ذکر منبع ، شرعا جایز نیست و از اخلاق به دور است . وب شخصی علیرضا فلاح WWW.DRARF.IR

۳ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «رمضان» ثبت شده است

ماه رمضان به انتهای خود رسید و البته من از آن بنده های خوب خدا نیستم که بگویم : حیف !
اما امسال بهترین ماه رمضان را داشتم و حقیقتا برای آغاز آن ، منتظر بودم .
ماه رمضان امسال برای من از سال قبل بهتر و انشالله سال بعد از امسال بهتر خواهد بود.
برای من ، برکات همیشه در ماه رمضان بود و خدا را شکر.
نکته جالب اینجاست که درست روز اول ماه رمضان ، با ماشین RD خود که در حد یک بنز برای من هست ، با یک AZERA تصادف کردم که الحمدالله به خیر گذشت !
ترمز نداشتم و مقصر بودم اما اتفاق خاصی نیفتاد و برای من ، خیر و برکت از همان روز شروع شد.
از این زیباتر می شود !؟
خدا را شکر... / 410

  • علیرضا فلاح
یکی از روزهای ماه مبارک رمضان ، دخترم نامه ای برای من نوشت و روی میز کارم گذاشت که با خواندن آن اشک از دیده گانم جاری شد .

باسمه تعالی
امروز 2 رکعت نماز شکر خواندم و خدا را شکر کردم برای نعمت هایش
داشتم قرآن می خواندم در یکی از آیاتش نوشته مومنان و درستکاران کسانی اند که مال خود را با مستمندان تقسیم نمایند وازآن جا که من 6000 تومان بیشتر نداشتم تصمیم گرفتم که یک هزار تومانی تمیز در این نامه بگذارم تا که اگر شما انسان مهتاجی را دیدید این را به او بدهید
" چون خجالت می کشیدم اینها را برایتان بگویم برایتان نوشتم "
" لطفا این پول را به انسان نیازمندی بدهید! "
این موضوع را به کسی نگویید! "

پیش خودمان بماند. / 366

  • علیرضا فلاح
خدایا
گفتم : خسته ام
گفتی : لاتقنطوامن رحمه الله
گفتم : کسی راندارم
 گفتی: نحن اقرب الیه من حبل الورید
گفتم : فراموشم نکن
گفتی : فاذکرونی اذکرکم
گفتم : راه چیست؟
گفتی : انا هدیناکم السبیل اماشاکرا واما کفورا
گفتم : نجات کجاست؟
گفتی :  رمضان
حالا رمضان به پایان رسید و برای من آن معجزه زیبایی که در انتظارش بودم به وقوع پیوست .
اگر چه همواره اعتقادم بود که عصر معجزه فیزیکی به سر رسیده است ، اما این بار و امسال حتی معجزه فیزیکی را نیز به چشم خود دیدم.
آرزویم بود و در انتظار معجزه بودم که رخ نمایاند و از این بابت ، عید امسال برای من عید بود . ( اینجا )
حالا باید مواظب دست آوردهای شیرین این ماه باشیم .
بچه های جنگ می دانند که فتح یک مکان سخت است و مهم ، اما نگهداری مکان فتح شده ، بیش از آن مهم است و توانی بیش اززمان فتح می خواهد.
خدایا
تو یاری کن مثل همیشه / 365

  • علیرضا فلاح