پیش نویس

آسمان بار امانت نتوانست کشید ... قرعه فال به نام من دیوانه زدند

پیش نویس

آسمان بار امانت نتوانست کشید ... قرعه فال به نام من دیوانه زدند

پیش نویس

یادداشت هایی پراکنده در جستجوی رازها ، راز خلقت ، راز زندگی انسان ، هنر ، سیاست ، زندگی اجتماعی و قواعد بازی و سپس راز سکوت و همه این رازها ، اگرچه پراکنده ، مانند مهره های کوچک که بانخی در اتصال بهم ، تسبیح می شوند برای ستایش خالق

__________________________________________

پروردگارا ! باشد این شمع کوچکی که برافروخته ام ، نور پیدا کند و آنگاه که در تاریکی قرار گرفته ام، روشنم سازد

رازهای نگفته

آخرین نظرات
رازهای نگفته



نقل و کپی مطالب این تارنما ، بدون ذکر منبع ، شرعا جایز نیست و از اخلاق به دور است . وب شخصی علیرضا فلاح WWW.DRARF.IR

عید قربان ، سربریدن دل

پنجشنبه, ۲۷ آبان ۱۳۸۹، ۰۸:۵۱ ق.ظ

  sms هایی که ارسال و رد وبدل می شد ، بمناسبت عید قربان ، حاوی  نکات جالبی بود . قربانی کردن غم ها و آرزوی شادی در راس بود و حتی جوک و سخیف ترین  آنها ، که دلسوزی برای گوسفند ی بود که باعث نجات جان  حضرت اسماعیل (ع) شد و فرستنده درخواست می داشت که برای  7 گوسفند دیگر ارسال شود (!!) ، دست کم لبخند  به لب  می آورد که موید شادی و یک روز شاد بود .
اما کمتر، و حتی ندیدم که کسی از قربانی کردن دل و سر بریدین نفس سرکش حرف بزند . کسی از عاشورای درون - که آنهم مکانیست  وهر زمان و هر لحظه  می تواند رخ بدهد - و ذبح کردن نفس سرکش  حرف نزد .
آن یکی ، که در درون همه ماست  و گاهی لگد پرانی می کند و جولان می رهد وما را به ستوه می آورد و گاهی زهر تلخ به کام ما می ریزد و شیرینی و حلاوت بندگی را به سیاهی ، لکه دار می کند ، چنین روزی ، می تواند قربانی شود.
اشتباه نگیرید ! قیاس مع الفارق است ، اما به قربان بردن  اسماعیل (ع) ، نماد خنجر کشیدن ابراهیم (ع) بر دل است . دلی که سرشار از مهر پدری بود و می توانست جای خدا را بگیرد . مگر دریک دل دو کس هم می گنجند !؟
حسین (ع) الگوی بی نظیرست که اجازه نداد در دلش  مهر آن جوان بلند بالا و خوش سیما حتی در کنار مهر احدیت باشد .
و ابر اهیم (ع)  بر این خواسته  ، حتی مقدس و زیبای بشری – خنجر کشید چرا که فرمان  معشوق  ازلی و ابدی بود .

آنجا مهر فرزند، و اینجا ، حالا که آنقدر دور شدیم که قاد ر نیستیم حتی  از کوچکترین  خواسته های خود بگذریم ، لا اقل بخشی از خواسته های نامشروع  را سر ببریم ، اجازه جولان به نفس سرکش ندهیم و نفسی که همه وجودمان ر ا فرا گرفته و همه انوار نورانی الهی را سیاه نموده است ، به عنوان نماد ، به قربانگاه ببریم و یکبار هم که شده سر تعظیم به فرمان  معشوق  فرود آوریم و آن  یکی را سر ببریم .

یا هنوز الفبای  عشق را نیاموختیم و ته جاده شوسه هستیم ، یا لاف عشق می زنیم و مانند مجنون های امروزی ما را با 3  لیلی در شبی دستگیر می کنند .

امروز اگر نتوانستیم ، فردا عاشوراست ! / 03

  • موافقین ۰ مخالفین ۰
  • ۸۹/۰۸/۲۷
  • ۳۶۱ نمایش
  • علیرضا فلاح

ذبح کردن

سربریدن دل

عید قربان

لاف عشق

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
تجدید کد امنیتی