دوربین مخفی
سه شنبه, ۲۰ ارديبهشت ۱۳۹۰، ۰۲:۴۱ ب.ظ
مردی کیف پولش را در ایستگاه اتوبوس جا میگذارد. جوانی که آنجا نشسته کیف پول را میبیند. آن جوان به قول امروزیها کیف را «دو دره» میکند و صاحب کیف را میپیچاند! کیف پول را آرام آرام به طرف خودش میکشاند و در چشم بههمزدنی از صحنه فرار میکند.
اما این تمام ماجرا نیست. گزارشگر برنامه «برداشت آزاد» با تصویربردار دوربین مخفی به سراغ جوان سارق میروند و او را سوالپیچ میکنند. جوان از خودش دفاع میکند و اتهام سرقت را نمیپذیرد؛ اما تمام کسانی که به لطف دوربین مخفی شاهد و ناظر این عمل مجرمانه بودهاند، میدانند که جوان مرتکب فعل سرقت شده است.
البته برخی دیگر از مسافران اتوبوس از این آزمون سربلند درمیآیند. آنها کیف را برمیدارند و دنبال صاحبش میگردند و....
دوربین مخفی در هر دو بار به دنبال این سوال پیچیده میگردد که این مصاحبهشوندگان تا چه میزان به اصول اخلاقی پایبند هستند. اتفاقا در هر دو بار هم موفق میشود. آنهایی که به کیف پول چشم طمع دوختهاند قهرمانهای نقش منفی این داستاناند. بیننده با دیدن آنها به یاد ضربالمثل لقمان حکیم میافتد و سعی میکند ادب را از بیادبان بیاموزد. آدمهای درستکار هم از انگیزه امانتداریشان میگویند و یاد میدهند که چطور میشود در این جور موقعیتها، وسوسه گناه را از خود دور کرد. به این ترتیب دوربین مخفی بدل به ابزاری میشود که تصاویرش بشدت رویکرد اخلاقی و معنوی دارد.
این دوربین انسانها را بر سر یک دوراهی قرار میدهد و از آنها میخواهد خود واقعیشان را نشان دهند. معمولا با شنیدن نام برنامههای موسوم به دوربین مخفی، یاد تصاویر کمیک و خندهآور میافتیم.
اما قرار نیست دوربینهای مخفی همیشه ما را بخندانند. بعضی وقتها با دیدن این دوربینها مجبور میشویم به فکر فرو برویم. باید به این نکته فکر کنیم که چرا در کتاب خدا از روز قیامت با عنوان یوم تبلی السرائر (روز آشکار شدن رازهای نهان) یاد شده است. مطمئن باشید آن جوان اگر میدانست دوربین مخفی او را میبیند، هرگز دست به کیف نمیزد. مساله اصلی این است که خیلیهایمان آدمهای فراموشکاری هستیم. اگر حضور یک دوربین مخفی بزرگ را در جهان هستی باور میکردیم، قطعا رفتارهایمان با آن چیزی که امروز هست خیلی فرق میکرد.
اما این تمام ماجرا نیست. گزارشگر برنامه «برداشت آزاد» با تصویربردار دوربین مخفی به سراغ جوان سارق میروند و او را سوالپیچ میکنند. جوان از خودش دفاع میکند و اتهام سرقت را نمیپذیرد؛ اما تمام کسانی که به لطف دوربین مخفی شاهد و ناظر این عمل مجرمانه بودهاند، میدانند که جوان مرتکب فعل سرقت شده است.
البته برخی دیگر از مسافران اتوبوس از این آزمون سربلند درمیآیند. آنها کیف را برمیدارند و دنبال صاحبش میگردند و....
دوربین مخفی در هر دو بار به دنبال این سوال پیچیده میگردد که این مصاحبهشوندگان تا چه میزان به اصول اخلاقی پایبند هستند. اتفاقا در هر دو بار هم موفق میشود. آنهایی که به کیف پول چشم طمع دوختهاند قهرمانهای نقش منفی این داستاناند. بیننده با دیدن آنها به یاد ضربالمثل لقمان حکیم میافتد و سعی میکند ادب را از بیادبان بیاموزد. آدمهای درستکار هم از انگیزه امانتداریشان میگویند و یاد میدهند که چطور میشود در این جور موقعیتها، وسوسه گناه را از خود دور کرد. به این ترتیب دوربین مخفی بدل به ابزاری میشود که تصاویرش بشدت رویکرد اخلاقی و معنوی دارد.
این دوربین انسانها را بر سر یک دوراهی قرار میدهد و از آنها میخواهد خود واقعیشان را نشان دهند. معمولا با شنیدن نام برنامههای موسوم به دوربین مخفی، یاد تصاویر کمیک و خندهآور میافتیم.
اما قرار نیست دوربینهای مخفی همیشه ما را بخندانند. بعضی وقتها با دیدن این دوربینها مجبور میشویم به فکر فرو برویم. باید به این نکته فکر کنیم که چرا در کتاب خدا از روز قیامت با عنوان یوم تبلی السرائر (روز آشکار شدن رازهای نهان) یاد شده است. مطمئن باشید آن جوان اگر میدانست دوربین مخفی او را میبیند، هرگز دست به کیف نمیزد. مساله اصلی این است که خیلیهایمان آدمهای فراموشکاری هستیم. اگر حضور یک دوربین مخفی بزرگ را در جهان هستی باور میکردیم، قطعا رفتارهایمان با آن چیزی که امروز هست خیلی فرق میکرد.
- ۹۰/۰۲/۲۰
- ۲۴۹ نمایش