حیات نو
دوشنبه, ۱۳ تیر ۱۳۹۰، ۰۸:۲۰ ق.ظ
پروردگارا! یکبار حیاتم دادی و کوتاهی کردم و ناپاکی وجودم را از نور خدایی و عشق تهی نمود و قلبم در تاریکی پژمرد .
در جستجوی حیاتی نو ، شمع کوچکی یافتم و در تاریکی سینه ام برافروختم ، خودت فرمودی ، هرکس نفسی را حیات بخشد ، گویی مردم را حیات بخشیده .
پروردگارا ! باشد این شمع کوچکی که برافروخته ام ، نور پیدا کند و آنگاه که در تاریکی قرار گرفته ام ، روشنم کند .
باشد که آتش برافروزد و با آن نخوت ، غرور و ناپاکی مرا بسوزاند .
باشد که شعله برافروزد و قلبم را گرم نماید تا عشق ورزیدن را بیاموزم .
دیر یا زود از این دنیا می روم ، اما با گذاردن این شمع بخشی از وجود من در اینجا می ماند .
...
اگر این یادداشت ها ، فقط و فقط یک مخاطب داشته یاشد و آن یک نفر من باشم ، کافیست .
...
حیات نو ، شمع کوچکی هست که بیشتر برای دل خود برافروختم نه برای کسی یا مخاطب خاصی و خدا کند مخاطب آن ، در تاریکی درون خود کور سویی بیابد . / 80
__________________________________________________________
وبلاگ ، حیات نو در فضای پرشین بلاگ شگل گرفت .