پیش نویس

آسمان بار امانت نتوانست کشید ... قرعه فال به نام من دیوانه زدند

پیش نویس

آسمان بار امانت نتوانست کشید ... قرعه فال به نام من دیوانه زدند

پیش نویس

یادداشت هایی پراکنده در جستجوی رازها ، راز خلقت ، راز زندگی انسان ، هنر ، سیاست ، زندگی اجتماعی و قواعد بازی و سپس راز سکوت و همه این رازها ، اگرچه پراکنده ، مانند مهره های کوچک که بانخی در اتصال بهم ، تسبیح می شوند برای ستایش خالق

__________________________________________

پروردگارا ! باشد این شمع کوچکی که برافروخته ام ، نور پیدا کند و آنگاه که در تاریکی قرار گرفته ام، روشنم سازد

رازهای نگفته

آخرین نظرات
رازهای نگفته



نقل و کپی مطالب این تارنما ، بدون ذکر منبع ، شرعا جایز نیست و از اخلاق به دور است . وب شخصی علیرضا فلاح WWW.DRARF.IR

این قصه زِ سوز جگر آمد

يكشنبه, ۱۰ بهمن ۱۳۸۹، ۰۸:۳۹ ق.ظ
  وقتی بر ای اولین بار چشمم به مطلبی در روزنامه جام جم افتاد مبنی بر نمایش چهره حضرت قمربنی هاشم (ع) در سریال  مختارنامه ، یک حس عجیبی مرا فرا گرفت . حسی دوگانه و فوق العاده متفاوت ؛
از یک طرف  احساس می کردم حرکت بسیار خوبی صورت گرفته است . همیشه می گفتم ،  اگر غرب ، داستان عاشورا را می داشت ، اگر آنها شخصیت های مثل امام حسین (ع) و خصوصاً  ابوالفضل  العباس (ع) می داشتند ، چه ها که نمی کردند !
اما از طرف دیگر ،  عنوان  اینکه چهره قمر بنی هاشم (ع) قرار است توسط بازیگری دیده شود ، قلبم لرزید .
خدایا! آن چهره نازنین ، آن نگاه بی بدیل ، آن مهربانی  خالص و الهی چگونه می خواهد نشان داده شود !؟
من نمی دانم  این قابل درک است یا نه ، که آن اندام رشید نه ، آن چهر زیبا و دلبر نه ، آن نگاه نافذ و آسمانی نه ، خدایا ، آن مهربانی  خالص که در آن چهره هست ، آن مهربانی قابل تصویر کردن نیست ، بخدا کسی که دیده باشد یا حس کرده باشد ، مدهوش می شود ، بیچاره می شود ، اسیر  می شود و حتی  نمی تواند به یاد بیاورد ، مگر آنکه جگرش بسوزد و اشک از چشمانش جاری شود ، آن وقت چگونه ... 

 مطلب را دوباره مرور کردم ؛

عاشورا سرشار از صحنه‌های بزرگ و حماسی است. از نیمه تمام ماندن حج امام حسین (ع) و حرکت ایشان به سمت کربلا تا عهدشکنی کوفیان و پس از آن پیوستن حر به کاروان امام و در ادامه خطبه‌های پُرشور حضرت زینب در کوفه و شام، همه و همه صحنه‌هایی است که حتی شنیدن آن بعد از سال‌ها آدم را به تفکر وامی‌دارد.
به تعبیری ثانیه به ثانیه این حماسه، آنقدر بزرگ است که هیچ هنری نتواند عمق آن را به تصویر بکشد؛ اما در این داستان قصه حضرت عباس (ع) در کلیت واقعه عاشورا، نقطه‌ای درخشان است و بی‌سابقه در ادبیات مذهبی جهان. معلوم نبود اگر چنین گنجی در اختیار فرهنگ‌ها و مذاهب دیگر بود، با آن چه می‌کردند و تاکنون چند هزار اثر داستانی درباره آن خلق می‌کردند. لحظه‌ای که حضرت عباس به لب شط می‌رود و آب نمی‌خورد، در صورتی که درست به تصویر کشیده شود می‌تواند جهانی شود. واقعا برای به تصویر کشیدن عظمت واقعه عاشورا چه صحنه‌ای زیباتر و تاثیرگذارتر از این صحنه است؟

البته سریال «مختارنامه» که این روزها حرف‌های فراوانی درخصوص نمایش چهره حضرت عباس (ع) در آن به گوش می‌رسد، روایت زندگی مختار ثقفی است و بدون این صحنه‌ها هم می‌توان قصه مختار را روایت کرد. به عبارتی با حذف این بخش لطمه‌ای به قصه مختار نمی‌خورد. از همان ابتدا نیز تصمیم میرباقری این بود که با توجه به محدودیت‌های فراوانی که پرداختن مستقیم به قصه شخصیت‌های تاریخی ـ مذهبی به دنبال دارد، شخصیتی را انتخاب کند که بتواند به واسطه آن تاریخ آن دوره را به تصویر بکشد و اگر هم قرار بر پرداختن به واقعه کربلا بود، از حاشیه این رویداد رد شود و به کربلا به شکل «غیرمستقیم» بپردازد. نگاه میرباقری در روایت قصه «مختار» نگاهی تحلیلی است. قرار است این سریال به مخاطب قدرت تحلیل دهد نه این‌که صرفا بر مسائل احساسی تکیه کند. اگر جز این بود، سازندگان این سریال می‌توانستند طی یک سال و هشت ماهی که از آغاز فیلمبرداری این صحنه می‌گذرد، با نمایش «کاوه فتوحی» در رسانه ها، انتشار تصاویر او در قالب پوستر، مورد توجه قرار دادن وی و... فضایی احساسی را حول و حوش سریال شکل دهند و از این فضا نهایت بهره را ببرند، اما در این 20 ماه حتی یک فریم تصویر نیز از این بازیگر در رسانه‌ها منتشر نشده تا شائبه استفاده از این موضوع پیش نیاید.

این روزها برخی نگران نمایش چهره حضرت ابوالفضل (ع) در این سریال هستند. آنها تصور می‌کنند یک بازیگر نقش ایشان را در سریال ایفا کرده و می‌گویند قرار است در چندین قسمت به این شخصیت پرداخته شود، حالا آن که این شخصیت در مدت زمانی کمتر از 30 دقیقه در این سریال مقابل دوربین رفته و فرد انتخاب شده برای ایفای این نقش نه بازیگر بوده و نه حضوری در سینما و تلویزیون داشته است. به خاطر دارم وقتی در همان نوروز 88 با «کاوه فتوحی» بازیگر نقش ابوالفضل (ع) در خیابان‌های شاهرود راه می‌رفتیم، مردم با دیدن آن قد بلند و اندام رشید و چهره‌ای که چشم‌های مهربانی داخل آن می‌درخشید بدون شناختن او جلو می‌آمدند و در خصوص ظاهر او اظهار نظر می‌کردند و او را با بازیگر نقش اول یک سریالی که آن روزها در حال پخش بود، اشتباه می‌گرفتند.

به اینجا که رسیدم ، نزدیک بود گریه ام بگیرد . یعنی واقعاً  کسی پیدا شده که ذره ای از آن نگاه  مهربان در چشمانش باشد ؟ مگر خداوند بشر دیگری را هم آفرید که یک ذره  به آن موجود بی نظیر شبیه باشد ؟

کاوه دوره‌های آموزشی مختلفی را زیر نظر مربیان مختلف طی کرده بود تا شمشیر بازی بیاموزد، اسب سواری اش کامل شود و هرچه بیشتر به این شخصیت نزدیک شود. حضور او در سریال مختارنامه حتی دست‌اندرکاران این سریال را هم در ابتدا نگران کرده بود. در این سال‌ها از نزدیک شاهد بودم که میرباقری چطور شب و روز به این فکر کرده که چطور صحنه‌های کربلا را به تصویر بکشد؟ به هرحال سازندگان این سریال نیز جزو همین مردم هستند و مانند همه شیعیان از حضرت عباس (ع) تصوری دارند که در این سال‌ها پای منبر و روضه شکل گرفته و دوست ندارند این تصور و فضای ذهنی مخدوش شود. شخص میرباقری همیشه نگران انطباق صحنه‌های اینچنینی مختارنامه با اعتقادها و تصورهای مذهبی مردم بود و همین موضوع بود که ساخت این بخش از کار را با صفت‌هایی مانند «سخت و دشوار» همراه کرد. نتیجه کار نیز این شد که نه تنها باورهای مردم با دیدن صحنه‌های کربلا که در همین قسمت نهم پخش شد زیر و رو نشد، بلکه ذائقه مردم تغییر کرد و مخاطبان دریافتند می‌توانند شاهد اثری باکیفیت درخصوص این بخش از تاریخ هم باشند.

در سریال مختارنامه شخصیت و قصه «مسلم بن عقیل» به تصویر کشیده شد. مسلم و عباس هر دو از یک خانواده بودند.

این بخش  از مقاله ، چندان خوب نبود و بلکه حساسیت ها را بیشتر کرد .
خود من به سختی دلتنگ شدم و ضمن احترام به نویسنده که به هر حال با نگاه خوبی مطلب را شکافته بود و اینکه واقعاً باید یک روزی کاری کرده و تصمیمی  درست گرفت ، اما استدلالی  اینچنین را بسیار دلنتگ کننده یافتم.
 این خبر واکنش های متفاوتی را در بر داشت که در این میان  واکنش حضرت آیت الله وحید خراسانی  ، متفاوت ترین واکنش  ها بود .

آیت الله حسین وحید خراسانی از مراجع عظام تقلید، در سخنانی شدیداللحن، به اظهارات مدیر روابط عمومی مجموعه تلویزیونی مختارنامه مبنی بر نمایش چهره حضرت عباس(ع) واکنش نشان دادند.

به گزارش پایگاه اطلاع رسانی دفتر آیت الله وحید خراسانی، ایشان در سخنانی که در آستانه ماه محرم الحرام در جمع انبوه مبلغان اعزامی ایراد کردند، تهدید کردند در صورتی که چهره حضرت ابوالفضل العباس(ع) به صورت هنرپیشه به نمایش درآید، عاشقان قمر بنی هاشم(ع) در روز تاسوعای امسال محشری بر پا خواهند کرد که در روز قیامت کمر عوامل پخش چنین تصاویری را خواهد شکست.

آیت الله وحید تصریح کرد: «آنچه من شنیده ام که خدا نکند که چنین باشد، غلطی است که می خواهند انجام بدهند که اگر این غلط را انجام دادند، من وظیفه ام این است که به آنها گوشزد کنم، اگر سعادتمند باشند در دنیا بیچاره خواهند شد و اگر اهل شقاوت باشند در دنیا آسیبی به آنها نخواهد رسید ولی آن وقتی که دست بریده حضرت عباس(ع) وارد محشر بشود، کمر همه آنها را خواهد شکست که برای ابد از رحمت خدا محروم باشند.»

این مرجع تقلید با بیان اینکه «شنیده ام می خواهند - لا اله الا الله-، می خواهند قمر بنی هاشم(ع) را به نقش هنرپیشه ها درآورند؛» تأکید کردند: «کسی که حجت خدا مقابل قبر او می ایستد و می گوید "سلام خدا، سلام تمام انبیاء(ع)، سلام تمام اوصیاء(ع) و سلام تمام شهداء بر تو یابن امیرالمؤمنین؛ کسی که هر صبح و شب، خدا و 124هزار پیغمبر به او سلام می کنند، این را می خواهند به نقش هنرپیشه ها درآورند.»

وی افزود: «خدا نکند چنین غلطی بکنند؛ آن وقت هر چه پیش آید و هر چه ما بگوییم معذوریم.»

آیت الله وحید خراسانی تأکید کرد: «اگر چنین غلطی بکنند بدانند که تاسوعای امسال، غیر از تاسوعاهای هر سال است. در اثر این صحبت غلط، باید جوان های غیرتمند فانی در قمر بنی هاشم(ع)، روز تاسوعای امسال، محشری برپا کنند در عزای قمر بنی هاشم(ع) تا بگویند ای دست‌بریده کربلا..! ای فرق سر پاشیده از عمود در راه خدا..! تو، تو بالاتر از اینی.»

آیت الله وحید در ادامه از شدت ناراحتی از شنیدن چنین خبری فریاد کشیدند: «ای روزگار..! ای دنیای ناپایدار..! باید روزگاری بشود که ما زنده باشیم و در این روزگار بخواهند هنرپیشه‌ها نقش او را به مردم نشان بدهند..؟! مردم..! بدانید! این نقشه ها برای این است که وقتی قمر بنی هاشم(ع) را به آن صورت نشان دادند، دیگر این سوز و گداز در روضه ها نباشد. برای این است که آن کسانی که آن صحنه را ببینند و آن هنرپیشه را تماشا کنند دیگر آنچنان که باید، در عزای او نسوزند. ولی باید بدانند اگر با چکمه و با کراوات خواستند این چراغ را خاموش کنند و نشد، با این ریش ها و با این یقه های باز هم این نور خدا خاموش شدنی نیست، دیگر ختم کلام.»

وی همچنین در بخشی از سخنان خود با اشاره به عظمت مقام حضرت ابوالفضل(ع) به بیان روایاتی از اهل بیت(ع) در شأن آن بزرگوار پرداخته و تصریح کردند: «امام زین العابدین(ع)، یک نگاه کرد به "عبیدالله بن عباس بن علی بن ابی طالب(ع)"، چشمش به یتیم قمر بنی هاشم(ع) افتاد و اشک هایش سرازیر شد؛ بعد که گریه کرد و پس از بیان عظمت مصیبت روز عاشورا، فرمود: رحمت خدا بر عموی من عباس(ع).»

آیت الله وحید خراسانی افزود: «بیان امام را من نمی توانم بگویم؛ خودش را فدا کرد، چه جور فدا کرد؟ اصلاً شهادت قمر بنی هاشم(ع) گفتنی نیست. آنچه عقل همه حکماء و فهم همه فقهاء را مبهوت می کند این جمله امام سجاد(ع) است که فرمود: برای عمویم عندالله - عند الله یعنی چه؟ فوق بهشت است، فوق خلد برین است- منزلتی است، مقامی دارد عندالله که غبطه می خورند به آن مقام "جمیع الشهداء". واقعاً بهت آور است؛ از اول خلقت حساب کنید، از زمان آدم(ع) که هابیل شهید شد، تا روز احد که حمزه سیدالشهداء به شهادت رسید؛ تا شهداء بدر، احد؛ آن روزی که امام زمان(عج) ظهور کند شهداء در رکاب او، همه در کلمه "جمیع الشهداء" مندرج است، حالا مقام چه مقامی است که همه اینها به آن مقام غبطه می خورند.

مجموعه واکنش ها باعث شد که خبر نمایش چهره حضرت قمر بنی هاشم (ع) در سریال مختارنامه منتفی شود و رسماً اعلام گردد .

حسن اسلامی مهر، رئیس مرکز سیمافیلم در گفت و گو با خبرگزاری فارس اعلام کرد: به رغم تلاش های ارزشمند و هنرمندانه جناب آقای داود میرباقری در خلق صحنه های شهادت حضرت ابوالفضل(ع)، به دلائل مختلف و از مدتی پیش نظر مخالف معاونت محترم سیما، جناب آقای علی دارابی در خصوص نمایش چهره آن بزرگوار به تیم سازنده اعلام و پیشنهاد گردید که در نشان دادن چهره آن حضرت همام گونه عمل شود که در نمایش چهره معصومین(ع) عمل می شده است.

بعداز منتفی شدن ، در بخش تحلیلی سایت الف . مطلبی در تحلیل هشدار آیت الله وحید خراسانی آمده بود که در نوع خود جالب توجه بود .

با انتشار شایعاتی درباره نمایش چهره بازیگری در نقش حضرت عباس علیه السلام در سریال مختارنامه، آیه‌الله وحید خراسانی در هشداری بسیار شدید‌اللحن و بی سابقه، صدا وسیما را از این عمل نهی فرمودند و با شدید ترین الفاظ عوامل این کار را تهدید فرمودند.

درباره این تهدید بیسابقه ذکر نکته ای ضروری است:

 اکنون قرن‌هاست که افرادی در تعزیه‌ها نقش حضرت عباس و حتی نقش حضرت امام حسین علیهماالسلام نقش آفرینی و مصائب اهل بیت در کربلا را برای مردم بیننده مجسم می‌کنند. بنابراین نقش آفرینی یک بازیگر نه تنها در نقش حضرت عباس علیه السلام بلکه حتی در نقش حضرت ابی عبدالله هم در فرهنگ و عرف ما بدون سابقه و غیرعادی نبوده و نیست.

هر چند حساسیت و موضعگیری مراجع عظام تقلید درباره مسایل روز دلگرم کننده و مایه مباحات است اما از علمای برجسته‌ای نظیر حضرت آیه الله وحید خراسانی انتظار می رود در مسایل روز متناسب وزن مسایل موضعگیری بفرمایند.

از  آیه الله وحید خراسانی انتظار می‌رفت زمانی که صهیونیست‌ها کودکان مظلوم و مسلمان غزه را به خاک خون می‌کشیدند، هم حساسیت به خرج داده و موضعگیری می فرمودند.

از حضرت آیه الله وحید انتظار می‌رفت زمانی که اوباش سبز یکسال پیش در تشیع جنازه مرحوم آیه الله منتظری به صدر و ذیل مقدسات اسلامی توهین کردند و در جوار حرم حضرت معصومه (س) سوت و کف به راه انداختند هم  از خود حساسیت نشان داده و موضعگیری می‌فرمودند.

از حضرت آیه الله وحید انتظار می‌رفت زمانی که آشوبگران سبزپوش در عاشورای حسینی وحشیانه خیمه عزاداری ابی عبدالله را به آتش کشیدند، بانوان محجبه و مومن را تهدید کردند و چادر از سر مادر شهیدی کشیدند، نمازگزاران ظهر عاشورا را سنگباران کردند، برای عزاداران رعب آفریدند و اماکن عمومی را به آتش کشیدند و در روز عزای حسینی هلهله و شادی کردند هم از خود حساسیت نشان داده و موضعگیری می‌فرمودند.
 نمایش چهره حضرت عباس علیه السلام کار زشت‌تری است یا انجام آن اعمال پلید در روز عاشورای حسینی؟

نویسنده با احتیاط ، حضرت آیت ا... را متوجه کرده بود  که می بایست در زمینه های دیگری نیز وارد می شد  که نشد و چون نشد  ... !!
من خیلی حالا وارد این مسائل نمی شوم . به خودم هم اجازه نمی دهم تا از حضرت آیت الله وحید خراسانی بپرسم که چرا قبلاً چنین نکرد و حالا کرد و چرا نمی کند ... ، من اما دو پرسش اساسی در ذهنم مانده و در خواست می کنم ، کسی که میداند ، پاسخ بدهد ، دلم را آرام کند و مرا بنده خود سازد :

1-   اگر قصه حضرت یوسف (ع) احسن القصص است ، پس حکایت عاشورا چیست ؟ آیا زیبا تراز قصه عاشورا ، قصه ای وجود دارد!؟ با هر زاویه ای که به این قصه نگاه کنیم ، احسن و بی نظیر است . از هر منظری ، حتی با پارامترهای ادبیات مدرن ، کلاسیک  که سهل است !

2-   اگر صفت زیبا ترین جوانان برای حضرت یوسف (ع) است ، پس  جایگاه قمر بنی هاشم (ع) کجاست ؟ آیا زیباتر از آن نامدار بی همتا ، با آن مهربانی اثیری در چهره ، زیبا رویی وجود دارد ؟ تاکید می کنم بر صفت  مهربانی که هرگز به مانند آن دیده نشده و نخواهد شد . / 05

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
تجدید کد امنیتی