پیش نویس

آسمان بار امانت نتوانست کشید ... قرعه فال به نام من دیوانه زدند

پیش نویس

آسمان بار امانت نتوانست کشید ... قرعه فال به نام من دیوانه زدند

پیش نویس

یادداشت هایی پراکنده در جستجوی رازها ، راز خلقت ، راز زندگی انسان ، هنر ، سیاست ، زندگی اجتماعی و قواعد بازی و سپس راز سکوت و همه این رازها ، اگرچه پراکنده ، مانند مهره های کوچک که بانخی در اتصال بهم ، تسبیح می شوند برای ستایش خالق

__________________________________________

پروردگارا ! باشد این شمع کوچکی که برافروخته ام ، نور پیدا کند و آنگاه که در تاریکی قرار گرفته ام، روشنم سازد

رازهای نگفته

آخرین نظرات
رازهای نگفته



نقل و کپی مطالب این تارنما ، بدون ذکر منبع ، شرعا جایز نیست و از اخلاق به دور است . وب شخصی علیرضا فلاح WWW.DRARF.IR

ادامه دهنده رسالت بیداری

شنبه, ۱۲ آذر ۱۳۹۰، ۱۰:۳۲ ق.ظ

چرا امام حسین (ع)  با وجود آن که می دا نست در این راه به شهادت می رسد و در نهایت ا هل بیتش به اسارت می روند ، اهل  بیت خویش را دراین سفر به همراه آورد ؟

از جمله پاسخ هایی که به این شبهه داده شده آن است که اگر امام حسین (ع) آنها را در مدینه می گذاشتند و به کربلا می رفتند، عاملان یزید آنها را گروگان  می گرفتند و امام حسین (ع) را بین تسلیم شدن و بیعت کردن با یزید و گروگان گرفتن اهل بیتش تحت فشار قرار می دادند و از آن جا که امام حسین (ع) نه حاضر بود زنده باشد و ا هل بیت خود را اسیر ببیند و نه حاضر  بود تسلیم یزید شوند، بنابر این تمام اهل بیتش را به ا ستثناء چند نفری  به کربلا برد و حاضر به بیعت با یزید نشد .

علاوه برآن ، اگر امام تنها با مردا نی چند ، به کربلا می رفت و کشته می شد این اتفاق  تنها به صورت یک واقعه ی تاریخی ثبت می شد که دو قدرتمند به نام امام حسین (ع) و یزید علیه اللعنه برسر خلافت و ریاست نزاع کردند ، یکی کشته شد و دیگری غالب گردید .

ولی اسیری ا هل بیت ، پرده ها را کنار زد و آل یزید وآل سفیان را رسوا نمود.

پس حضرت مصلحت  را در آن دید که آنان را با خود همراه کرده تا از طرفی آنان را حد توان و زنده بودنش  محافظت نموده و از طرف دیگر ، آنان ادامه دهنده رسالت  بیداری امت  با ایراد خطبه ها و ا فشاگری و بیان مظلومیت ا هل بیت عصمت و طهارت  باشند تا از این طریق هویت واقعی یزید  را برای مردم به اثبات رسانده و در نتیجه عدم لیاقت  یزید را نسبت به مقام خلافت به مردم اثبات نمایند.

عکس : مراسم عزاداری در روستای پدری ام ، افراتخت


کد مطلب: 165

  • موافقین ۰ مخالفین ۰
  • ۹۰/۰۹/۱۲
  • ۲۰۷ نمایش
  • علیرضا فلاح

نظرات (۱)

  • ابوالفضل بادپا
  • آقا بِرو ، آقا بِرو ، کِجِه بیهِ ؟
    آقا خِجالَتی از شِمِه کار کِجِه بیه ؟
    وِ اِمّت ، وِ اِمّت علی یِه ؟
    وِ آمِلِه ، شهرِ وِلایتی یه ؟
    یاد بَکِردی چیسِه اِنِقلاب هاکِردی
    یاد بَکِردی چیسِه تِه جَنگ هاکِردی
    یاد بَکِردی چیسِه تِه خون هِدایی
    یاد بَکِردی چیسِه جِوون هِدایی
    یاد بَکِردی شِه عِزت و شِه غِیرت
    یاد بَکِردی ای جِوون با غِیرت
    یاد بَکِردی آمِلی با عِزت
    یاد بَکِردی ای حامی ولایت
    یاد بیارِم ، یاد بیارِم شِما رِ
    یاد بیارِم ، شِمِه هاکِردِه کارِ ر
    یاد بیارِم شَهیدونِ خِدا رِ
    یاد بیارِم تمومِ دِشمَنا رِ
    یاد بیارِم از زَمونِ رِضاخُون
    یاد بیارِم رِشادَتِ مادِررون
    اون روز کِه چادرِارِ دَ کَنِسِه
    از سَر اَمِهِ مارونو خاخِرون
    چِه جِهنمی بِپا بَییِه اِی جِوون
    چه سرهایی جِدا بَیه پایِ اون
    یاد بیارِم ، یاد بیارِم شِما رِ
    یاد بیارِم جَمیعِ دِشمنا رِ
    یاد بیارِم چهل شهیدِ بهمنی
    یاد بیارِم جِوون حِزبِ اللهی
    یاد بیارِم وصیتِ شِهدا رِ
    یاد بیارِم گفته سر جدا رِ
    کِجه بوردِه شِمۀ دین و ایمون
    کِجه بوردِه شِمۀ ذِکرِبا قِراُون
    کِجه بوردِه حِجاب های مادِرون
    حِیا کوبِه ، آهای جانِ خاخِرون
    خیابونها رِ وَل بَوین هارِشین
    کوک دَسوری شِه کَلِّه رِ برف نَدین
    ِو هَسِه آمِل غَرِقِ دَر خون ؟
    ِو هَسِه شِمِۀ شهرِ لالِگون ؟
    ِو هَسِه شِمِۀ شهرِ شَهیدونِ؟
    ِو هَسِه شهر اَمِه عالِمُون ؟
    اَمِه آقایونِ دِل خون بییِه
    اَمِه آمِل کِفرستون بیییِه
    بِرار جان جَمع هاکِن شِه کاسوکوزه
    مَگه مارو خاخِر نایننی بی عِرضِه
    یاد بَکِردی شِه غِیرَتُ و ناموسِه
    نونِ نِسِه ناموسِ دِنی بی عُرضِه
    شَهرِ مسئول وقتیکِه باخِد هسه
    مَعلومِه وَگ اِنِه هفت تیر بدسته
    اَمِه مَهدی یِۀ دِلِ خون نَکِنین
    شَهیدونِ مارونِ دِلِ خون نَکِنین
    آهای مَردِم فِسادِ جِلو رِ بَیرین
    آهای مِردِم خِدا رِ یاد بیارین
    آهای مردم وِ رَسمِ شیعه نییه
    آهای مِردِم آقاجان راضی نییِه
    آهای مردِم شِه ایمونِ رِ بِسازید
    دوباره هزارسنگر رِ بسازید
    نوشته شده توسط وبلاگ ابوالفضل بادپا
    ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
    تجدید کد امنیتی