خط و نشانها در خاورمیانه اوج گرفته است.
یک سو ایران و سوی دیگر کشورهای عضو شورای همکاری خلیجفارس.
اعراب در عمل، ایرانیها در کلام.
خط و نشانهای اعراب با توپ و تفنگ و لشکرکشی و مانور است و خط و نشانهای جمهوری اسلامی با موعظه و توصیههای دیپلماتیک. سرمنشاء تنش ادعای امارات درباره جزایر ایرانی خلیجفارس بود؛ ادعایی که از حدود بیست سال پیش هرازگاهی مطرح میشود، اما این بار جسورانهتر از قبل؛ آنهم همزمان با دور تازه مذاکرات هستهای ایران با گروه 1+5 که بسیاری از رسانهها و تحلیلگران آن را به گام تازه دو طرف به سوی یکدیگر به منظور غلبه بر سوءتفاهمات تعبیر کردند. بر این اساس برخی همزمانی باز شدن زخم کهنه در مناسبات ایران و اعراب، با رفع سوءتفاهمات هستهای را ناشی از نگرانی همسایههای جنوبی کشورمان از پایان تنشهای بینالمللی جمهوری اسلامی ایران دانستند؛ موضوعی که ممکن است منجر به خروج دوباره جمهوری اسلامی از حاشیه شود. همین نگرانیها نیز سبب شده تا اعراب برای زنده نگهداشتن غایله همیشگی خود عزمی دوچندان داشته باشند و جبهه ضدایرانی خود را فعالتر از قبل کنند.
رهبری این جبهه نیز در این برهه به اماراتیها واگذار شده است. میزبانی از هواپیماهای فوقپیشرفته «اف 22» آمریکا و برگزاری مانور نیروهای کشورهای عضو شورای همکاری خلیجفارس موسوم به سپر جزیره که با توجه به مساله جزایر سهگانه، این مانور«جزایر وفاداری» نامگذاری شده است، بخشی از تلاشهای اخیر اعراب برای فعال کردن جبهه ضدایرانی است. با این حال موضع وزارت امور خارجه در قبال تحولات و ماجراجوییهای اعراب حداقل در سطح دیپلماتیک همان موضع قبل است، توصیه برای همکاریهای دستهجمعی و همزیستی مسالمتآمیز!!
جلوگیری از تنش خوب است ، اگر درست رفتار کرد و درست حرف زد .
اما وقتی سخنی گفته می شود و یا حرکتی انجام می شود که باعث تنش و هزینه برای نظام مقدس می شود و کمترین آن پایین آوردن قدرت چانه زنی در مذاکرات هسته ای می شود ، آنوقت دیگر سکوت خیلی جایز نیست و اتفاقا بجای هشدار کلامی و بعضا نصایح دوستانه ، لازم است با هشدارجدی و حرکتی که بیانگر عملی سازی هشدار باشد ، حریف را که در این مصاف بسیار هم کوتوله هست ، به عقب راند ...